افراط و تفریط؛ آفت‌های کهنه در پیکر سیاست معاصر

افراط و تفریط؛ آفت‌های کهنه در پیکر سیاست معاصر

افراط و تفریط، دو آسیب دیرینه در عرصه سیاست، همچنان یکی از مهم‌ترین موانع دستیابی به تعادل، توسعه پایدار و حکمرانی عقلانی در جوامع معاصر به‌شمار می‌آیند. افراط با تندروی و حذف دیگری، و تفریط با انفعال و تساهل بی‌قاعده، هر دو سیاست را از مسیر گفت‌وگو، عدالت و منطق خارج می‌سازند. سیاست‌ورزی مؤثر نیازمند بازگشت به میانه‌روی، رویکردی متوازن و عقل‌محور است که بتواند میان اصول، منافع عمومی و واقعیت‌های اجتماعی پیوندی سازنده برقرار کند.

دزدی دیروز و امروز؛ تأملی جامع بر تفاوت‌ها و پیام‌های انسانی و دینی»

دزدی دیروز و امروز؛ تأملی جامع بر تفاوت‌ها و پیام‌های انسانی و دینی»

در گذشته، و به ویژه در جوامع عشایری مانند ایل بهمئی، دزدی معمولاً ناشی از فقر، گرسنگی و نیاز شدید به تأمین مایحتاج اولیه زندگی بود. داستانی که در این حوزه مشهور است، حکایت مردی است که خود در شرایط دشوار مالی بود و در شب‌های سرد کنار سیاه چادرهای عشایری کمین می‌کرد تا شاید لقمه‌ای نان به دست آورد. هنگامی که صدای مادری گرسنه و نوزادی که تازه به دنیا آمده بود را شنید، وجدان انسانی او بیدار شد و به جای بهره‌برداری صرف از موقعیت، تصمیم گرفت گوسفندی را که برای روز مبادا نگه داشته شده بود، به آن خانواده ببخشد.

پیشنهاد خواهرخواندگی بخش‌های ممبی و سرآسیاب؛ طلوع همدلی و توسعه پایدار در شهرستان بهمئی

پیشنهاد خواهرخواندگی بخش‌های ممبی و سرآسیاب؛ طلوع همدلی و توسعه پایدار در شهرستان بهمئی

موضوع: پیشنهاد خواهرخواندگی بخش‌های ممبی و سرآسیاب
به: شهرداران و بخشداران محترم بخش‌های ممبی و سرآسیاب
شهرستان بهمئی
با سلام و احترام،

اینجانب حسین جعفری نیکو، به نمایندگی از مردم و فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان بهمئی، ضمن ارج نهادن به تلاش‌ها و خدمات ارزنده شما در راستای توسعه و آبادانی این مناطق، پیشنهادی را خدمت شما عزیزان مطرح می‌نمایم که می‌تواند فصل جدیدی از همدلی، همکاری و پیشرفت را در شهرستان بهمئی رقم زند.

با توجه به نزدیکی جغرافیایی، شباهت‌های فرهنگی و ظرفیت‌های بی‌نظیر بخش‌های ممبی و سرآسیاب، پیشنهاد می‌گردد که این دو بخش به عنوان «خواهرخوانده» یکدیگر معرفی شوند. این اقدام نه تنها نمادی از اتحاد و همبستگی میان مردمان با پیشینه‌ها و قومیت‌های گوناگون خواهد بود، بلکه بستری مناسب برای توسعه مشترک، تبادل تجربیات و بهبود کیفیت زندگی در هر دو بخش فراهم خواهد کرد.

امید است شهرداران و بخشداران محترم با مدیریت هماهنگ، برنامه‌ریزی هدفمند و همکاری مستمر، فرصت طلایی ایجاد شده را به بهترین نحو به کار گرفته و زمینه‌های هم‌افزایی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های شهرستان را بیش از پیش تقویت نمایند.

اینجانب آمادگی کامل دارم تا در هر مرحله از این مسیر، با همفکری و همکاری، در خدمت توسعه پایدار و رفاه مردم شریف ممبی و سرآسیاب باشم.

با امید به همدلی و همکاری‌های سازنده و پایدار،

ارادتمند شما
حسین جعفری نیکو
تاریخ: مرداد ماه 1404

یادداشتی تحلیلی //«تبعات انتخاب بی‌لیاقت‌ها در جایگاه‌های کلیدی»

یادداشتی تحلیلی //«تبعات انتخاب بی‌لیاقت‌ها در جایگاه‌های کلیدی»

انتخاب افراد بی‌لیاقت در جایگاه‌های کلیدی، باعث کاهش کیفیت مدیریت، افزایش فساد و کاهش اعتماد عمومی می‌شود. غلبه روابط بر شایسته‌سالاری، نخبگان را ناامید کرده و آینده جامعه را به خطر می‌اندازد. اصلاح ساختارها و شفاف‌سازی فرآیندها برای بازگرداندن عدالت و کارآمدی ضروری است.

یادداشت | رسانه، آینه مردم؛ مسئول، پاسخ‌گو یا نگران؟

یادداشت | رسانه، آینه مردم؛ مسئول، پاسخ‌گو یا نگران؟

در شرایطی که رسانه نقش پل ارتباطی بین مردم و مسئولان را ایفا می‌کند، برخی مدیران به‌جای پاسخ‌گویی، از صدای مردم و رسانه‌ها دچار نگرانی می‌شوند. این نگرانی اغلب ریشه در ضعف فرهنگ نقدپذیری، ترس از شفاف‌سازی و بی‌اعتمادی به رسانه‌ها دارد. تعامل سازنده، شفافیت و احترام متقابل می‌تواند این فاصله را کاهش دهد و به نفع مردم و نظام مدیریتی تمام شود.

مردی از تبار بزرگی، و مردمِ فراموشکار

مردی از تبار بزرگی، و مردمِ فراموشکار

داستان آن مرد بزرگ، همچون فریادی خاموش در گوش زمان باقی مانده است؛ فریادی که از ما می‌خواهد به ارزش‌های انسانی و اخلاقی بازگردیم، به جای کینه، مهر بورزیم و به جای دشمنی، قدردانی کنیم، تا چرخه تلخ بی‌مهری پایان پذیرد و ریشه‌های محبت در دل جامعه دوباره شکوفا گردد.

زادگاه، قربانی فراموشی فرزندانش در اوج قدرت

زادگاه، قربانی فراموشی فرزندانش در اوج قدرت

در بسیاری از مناطق محروم کشور، شاهد آن هستیم که نیروهایی که روزگاری از دل همین مناطق برخاسته‌اند و به جایگاه‌های استانی و کشوری رسیده‌اند، نسبت به زادگاه خود بی‌تفاوت می‌شوند و نقشی موثر در معرفی مشکلات و محرومیت‌های آن ایفا نمی‌کنند. این بی‌تفاوتی و سکوت تلخ، زخم‌های کهنه محرومیت را عمیق‌تر کرده و چراغ امید مردم را خاموش می‌سازد

ایران من، خانه‌ی جان‌ها؛ جایی که حتی اختلاف‌ها در برابر عشق به وطن خاموش‌اند

ایران من، خانه‌ی جان‌ها؛ جایی که حتی اختلاف‌ها در برابر عشق به وطن خاموش‌اند

چرا که برای این مردمان، وطن بیش از هر چیز دیگری مقدس است؛ نه صرفاً مکانی جغرافیایی، بلکه شجره‌ی نامه‌ای از غرور و عزت، ریشه‌ای استوار در تاریخ و آینده‌ای که باید با دستان خود ساخت. سپردن این خاک به بیگانه، شکستی نیست فقط برای امروز، بلکه خیانتی است به هزاران سال حماسه، به هر قطره خونی که در راه آزادگی ریخته شده است.