تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۷
کد خبر : 3786

افراط و تفریط؛ آفت‌های کهنه در پیکر سیاست معاصر

افراط و تفریط؛ آفت‌های کهنه در پیکر سیاست معاصر

افراط و تفریط، دو آسیب دیرینه در عرصه سیاست، همچنان یکی از مهم‌ترین موانع دستیابی به تعادل، توسعه پایدار و حکمرانی عقلانی در جوامع معاصر به‌شمار می‌آیند. افراط با تندروی و حذف دیگری، و تفریط با انفعال و تساهل بی‌قاعده، هر دو سیاست را از مسیر گفت‌وگو، عدالت و منطق خارج می‌سازند. سیاست‌ورزی مؤثر نیازمند بازگشت به میانه‌روی، رویکردی متوازن و عقل‌محور است که بتواند میان اصول، منافع عمومی و واقعیت‌های اجتماعی پیوندی سازنده برقرار کند.

 

افراط و تفریط؛ آفت‌های کهنه در پیکر سیاست معاصر

یادداشت تحلیلی به قلم حسین جعفری نیکو

 

به گزارش پایگاه خبری عصر زنگی ، در جامعه‌ای که سیاست باید زبان عقل، گفت‌وگو و تدبیر باشد، افراط و تفریط همچون دو قطب فرساینده، پیکره‌ی نظام اجتماعی را در تلاطم نگاه‌های تند و سکوت‌های بی‌تفاوت می‌فرسایند. این دو، چهره‌هایی متفاوت اما هم‌ریشه‌اند؛ هر دو برآمده از دوری از خرد جمعی و فقدان بسترهای سالم برای مشارکت آگاهانه.

افراط، با چهره‌ای پرهیاهو، گفتمان را به تک‌صدایی تقلیل می‌دهد. در این فضای تندروانه، هر اندیشه‌ای که همسو نباشد، «مخالف» تلقی می‌شود و حذف یا تحقیر می‌گردد. ساختارهای تصمیم‌سازی تحت فشار هیجان‌های مقطعی شکل می‌گیرند و در نتیجه، عقلانیت جای خود را به واکنش‌های انفعالی و احساسی می‌دهد.

در نقطه‌ی مقابل، تفریط قرار دارد؛ حالتی از بی‌تفاوتی سیاسی، انفعال اجتماعی و سکوتی که گاه آگاهانه و گاه از سر ترس یا بی‌اعتمادی بروز می‌کند. تفریط جامعه را به تماشاگری خاموش بدل می‌کند که در بزنگاه‌های حیاتی، از ایفای نقش خود سر باز می‌زند. این پدیده، به‌ویژه در نسل‌های جوان، نمود بیشتری یافته و از نشانه‌های فرسایش سرمایه اجتماعی و فروپاشی پل‌های اعتماد میان مردم و حاکمیت است.

در هر دو حالت، سیاست از مسیر اصلی خود منحرف می‌شود؛ نه‌تنها کارآمدی حاکمیتی کاهش می‌یابد، بلکه انسجام ملی و امید به آینده نیز آسیب می‌بیند. افراط، سیاست را به عرصه حذف و نفی بدل می‌کند و تفریط، آن را از معنا تهی می‌سازد. نتیجه، فقدان تعادل، کاهش مشروعیت، افزایش نارضایتی عمومی و شکل‌گیری چرخه‌ای معیوب از بحران‌های پی‌درپی است.

بازگشت به اعتدال سیاسی، نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی تاریخی است. تا زمانی که صداهای متفاوت مجال بروز نیابند و مردم احساس نکنند که نقششان در سرنوشت جامعه حقیقی و مؤثر است، تداوم افراط و تفریط، ما را از چشم‌انداز توسعه و ثبات دورتر خواهد کرد.

این یادداشت، دعوتی است به بازنگری در مسیر؛ برای ساختن آینده‌ای که در آن سیاست نه میدان حذف و انفعال، که صحنه تعامل، فهم متقابل و بازسازی اعتماد باشد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.