تاریخ انتشار : شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۶
کد خبر : 3724

زادگاه، قربانی فراموشی فرزندانش در اوج قدرت

زادگاه، قربانی فراموشی فرزندانش در اوج قدرت

در بسیاری از مناطق محروم کشور، شاهد آن هستیم که نیروهایی که روزگاری از دل همین مناطق برخاسته‌اند و به جایگاه‌های استانی و کشوری رسیده‌اند، نسبت به زادگاه خود بی‌تفاوت می‌شوند و نقشی موثر در معرفی مشکلات و محرومیت‌های آن ایفا نمی‌کنند. این بی‌تفاوتی و سکوت تلخ، زخم‌های کهنه محرومیت را عمیق‌تر کرده و چراغ امید مردم را خاموش می‌سازد

 

زادگاه، قربانی فراموشی فرزندانش در اوج قدرت

به قلم حسین جعفری نیکو مدیر پایگاه خبری عصر زنگی 

چرا برخی از نیروهای ملی و استانی، زمانی که به جایگاه‌های اثرگذار می‌رسند، زادگاه خود را فراموش می‌کنند؟ چگونه می‌شود کسی در دل محرومیت‌ها رشد کند، طعم سختی را بچشد، اما وقتی بر صندلی قدرت تکیه می‌زند، دیگر آن خاک، آن مردم، و آن رنج‌ها را به یاد نیاورد؟

زادگاه، تنها یک مکان نیست؛ ریشه است. شناسنامه‌ای است که در آن با خون دل نوشته شده: فقر، بی‌عدالتی، تبعیض. اما گاه تلخ است دیدن اینکه همان کسانی که با رنج این سرزمین قد کشیدند، در روزهایی که می‌توانند چراغی باشند در تاریکی محرومیت، نقش تماشاچی را بازی می‌کنند.

چه شد آن تعهد انسانی؟ چه شد آن دِینی که هر فرزند به خاک مادری‌اش دارد؟ آیا میز و مقام، چنان شیرین است که خاطرات خاک آبا و اجدادی را می‌پوشاند؟ چرا زادگاه‌ها باید همچنان با فقر، بی‌کاری، و کمبود امکانات دست‌وپنجه نرم کنند، وقتی فرزندان برومندشان در پایتخت‌ها و مراکز قدرت صاحب نفوذ و تریبون‌اند؟

نیروهای ملی و استانی، رسالت دارند. رسالتشان فقط مدیریت کلان نیست؛ بلکه رساندن صدای بی‌صداهاست. اگر در معرفی ظرفیت‌های بکر زادگاه خود کوتاهی کنند، اگر در محرومیت‌زدایی آن تلاشی نکنند، باید پذیرفت که از مردم خود بریده‌اند؛ و این جدایی، فقط جغرافیایی نیست، بلکه یک گسست عمیق انسانی و اخلاقی است.

امروز، زادگاه‌ها چشم به راه‌اند. نه فقط به بودجه، بلکه به صداقت، به توجه، به احساس مسئولیت. فرزندانشان را نه برای افتخار در قاب عکس‌ها، بلکه برای احیای امید پرورش داده‌اند. کاش صدای این خاک، گوش شنوایی بیابد.

زادگاه، فراتر از یک موقعیت جغرافیایی، هویت و ریشه هر انسان است. متأسفانه این ریشه‌ها برای بسیاری از مسئولان فعلی، تنها خاطره‌ای دور و بی‌اهمیت باقی مانده و این بی‌توجهی به مشکلات واقعی مناطق محروم، به معنای خیانتی بزرگ به اعتماد مردمی است که روزی به آنها دل بستند.

 

این بی‌تفاوتی نه تنها باعث تشدید فاصله بین مردم و مسئولان شده، بلکه عدالت اجتماعی را نیز به شدت تهدید می‌کند. منتقدان بر این باورند که رسیدن به جایگاه‌های قدرت، نباید به معنای فراموشی ریشه‌ها و محرومیت‌های زادگاه باشد، بلکه باید فرصتی برای پیگیری حقوق مردم و تلاش برای توسعه و رفع محرومیت‌ها تلقی شود.

بدون شک، فرزندان زادگاه‌ها باید بیش از هر کس دیگری پاسخگوی این فراموشی و بی‌تفاوتی باشند و با صدای رسا، فریاد محرومیت‌ها را به گوش تصمیم‌گیرندگان برسانند. اگر این مسیر تغییر نکند، نه تنها آینده زادگاه‌ها، که آینده همه کشور در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 3 در انتظار بررسی : 3 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.