سیاست در ادبیات فارسی، بخشی جدا نشدنی از تاریخ اندیشه ماست. از فردوسی تا حافظ، از سعدی تا شاعران مشروطه، سیاست در بطن شعر و نثر فارسی جریان داشته است؛ گاه در لباس پند و حکمت، گاه در قالب کنایه و اعتراض، و گاه در میدان مبارزه روشنفکری.
در روزگاری که سیاست از معنا و اخلاق تهی شده، بازخوانی ادبیات کلاسیک فارسی به ما میآموزد که قدرت بدون عدالت، حکومت بدون مردم، و سیاست بدون اخلاق، هرگز پایدار نخواهد ماند.
فردوسی در شاهنامه با ظرافت و هوشمندی به مسئله حقالناس میپردازد و نشان میدهد که حفظ این حقوق، نه تنها مسئلهای اخلاقی بلکه ضرورت سیاسی و اجتماعی است که سرنوشت حکومتها و ملتها را رقم میزند.
در پی افزایش نارضایتیها از نادیده گرفتن نقش و جایگاه حامیان دولت چهاردهم در استان کهگیلویه و بویراحمد، جمعی از فعالان سیاسی، نخبگان اجتماعی و نیروهای میدانی حامی دولت، خواستار بازنگری جدی در سیاستهای اجرایی و مدیریتی در سطح استان و شهرستانها شدند. این افراد ضمن انتقاد از روند کنونی، تاکید کردند که ادامه این بیتوجهیها میتواند به تضعیف سرمایه اجتماعی دولت، کاهش مشارکت سیاسی و اختلال در روند توسعه استان منجر شود. آنان خواستار ارتباط مستقیم، پاسخگویی مسئولان، شفافیت در عملکرد، و عدالت در توزیع منابع و انتصابات شدند.
صدای خرد، هرگز کهنه نمیشود، تنها باید در ظرفی نو ریخته شود. جامعهای که بین گذشته و آینده پل نزند، محکوم به تکرار اشتباهات است
مدیران بومی با آگاهی کامل از وضعیت جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی منطقه، قادرند تصمیماتی متناسب با نیازهای واقعی اتخاذ کنند. این شناخت، در کاهش بروکراسی و افزایش اثربخشی سیاستهای اجرایی نقش کلیدی دارد
سؤال اینجاست که چرا مدیران ما نقد را برنمیتابند؟ و چرا هر صدای مخالف یا متفاوتی، بهجای شنیده شدن و بررسی، با برچسبهای منفی مواجه میشود؟
مدیران سیاسی که عمدتاً بر پایهی وابستگی جناحی و نه بر اساس شایستگی منصوب میشوند، درک عمیقی از نیازهای فنی، علمی و پیچیدگیهای حکمرانی ندارند. این وضعیت بهجای آنکه فرصت رقابت عادلانه را برای متخصصان فراهم کند، عملاً آنان را از میدان خارج میکند
در حالیکه دهه شصتیها اغلب نماینده نظم، انضباط و تجربهاند، دهه هشتادیها نماد تغییر، سرعت، تنوع و تحولاند.
🔹 جامعه امروز ایران، در چالشی تاریخی قرار دارد؛ چالشی میان محافظهکاری نسلی و نوگرایی دیجیتال.
🔸 درک درست از تفاوت این نسلها، میتواند راهگشای سیاستگذاران، نهادهای فرهنگی و حتی خانوادهها باشد؛ چرا که آینده ایران، بیش از هر زمان دیگری در دست نسلی است که با ابزارهای نو و نگاهی متفاوت، وارد عرصه شده است.
جناب استاندار!
بهمئی در زمینههای مختلف از جمله آب، جاده، اشتغال، آموزش، سلامت و توسعه عمرانی با فقر ساختاری روبهروست. اما اگر قرار باشد فقط یک مطالبه از این همه مطالبه را برای همیشه حل کنیم، آن باید “آب شرب” باشد. چیزی که حق ابتدایی هر انسان است.
ما مردم بهمئی اعلام میداریم که در صورت تداوم تعلل و بیتوجهی به این موضوع، تمام ظرفیتهای مدنی، رسانهای و حتی اعتراض قانونی خود را فعال خواهیم کرد و از هر مجرای ممکن، صدای مظلومیت خود را به گوش مسئولان عالیرتبه کشور خواهیم رساند.
تویئت عجیبی ببینید از عضو شورای شهر رشت و درخواست او از اسرائیل برای ترور رئیس جمهور کشورمان!