بکارگیری چهره‌های شکست‌خورده و تکراری؛ معضل بزرگ مدیریتی کشور

در حالی که کشور ما نیازمند تغییرات اساسی و مدیریتی تازه برای عبور از بحران‌های متعدد است، متأسفانه همچنان شاهد تکرار یک معضل قدیمی هستیم؛ استفاده مکرر از چهره‌های شکست‌خورده و کم‌کار در جایگاه‌های کلیدی سیاسی و مدیریتی.

این روند، فراتر از یک ضعف ساده مدیریتی، به یک چالش جدی تبدیل شده که نه تنها روند توسعه را کند می‌کند، بلکه اعتماد عمومی را به شدت کاهش می‌دهد. افرادی که در سال‌های گذشته عملکرد قابل قبولی نداشته‌اند یا در مسئولیت‌های قبلی خود موفق نبوده‌اند، بارها و بارها به مناصب حساس برمی‌گردند؛ گویی هیچ معیار مشخصی برای انتخاب مدیران وجود ندارد!

این چرخه معیوب، فرصت را از مدیران جوان، متخصص و خلاق می‌گیرد و سبب می‌شود ساختارهای مدیریتی ما در رکود و ایستایی باقی بمانند. نتیجه آن، فساد احتمالی، کاهش کیفیت خدمات و در نهایت افزایش نارضایتی عمومی است که می‌تواند به بحران‌های اجتماعی و امنیتی منجر شود.

از سوی دیگر، استمرار حضور این افراد در راس امور، مشروعیت نظام را زیر سوال می‌برد و شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر می‌کند. این شکاف‌ها می‌تواند به کاهش انسجام ملی و حتی تهدید امنیت کشور منجر شود.

کارشناسان معتقدند راهکار اصلی اصلاح این وضعیت، رعایت اصل شایسته‌سالاری در انتخاب مدیران، تقویت نهادهای نظارتی برای ارزیابی عملکرد و ایجاد فضای مشارکت بیشتر برای نخبگان جوان و توانمند است.

اگر مدیریت کشور همچنان بر پایه چهره‌های تکراری و ناکارآمد باشد، آینده‌ای روشن برای توسعه و امنیت ملی نمی‌توان متصور بود.