تاریخ انتشار : جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۴
کد خبر : 3808

ماغر، کوهی برخاسته از ریشه‌های ایل بهمئی

ماغر، کوهی برخاسته از ریشه‌های ایل بهمئی

ماغر، فقط یک کوه نیست…
سایه‌سار غیرت است، تکیه‌گاه ایل، نفس گرم مردانی که ریشه در خاک دارند و نگاهشان تا افق می‌رود.
از دل سنگ‌هایش، صدای تاریخ شنیده می‌شود؛
از تنگ ساولک و چشمه‌های زلالش، زمزمه‌ی زندگی.

مردان بهمئی، فرزندان همین کوه‌اند؛
سربلند، استوار، وفادار.
دست‌هایشان پینه بسته از رنج،
دل‌هایشان سرشار از مهر و شرف.

تا ماغر ایستاده، ایل زنده است.
و تا صدای این مردمان در کوه می‌پیچد،
نام ماغر، با افتخار در دل‌ها خواهد ماند.

 

ماغر، کوهی برخاسته از ریشه‌های ایل بهمئی

به گزارش پایگاه خبری عصر زنگی ،به قلم حسین جعفری نیکو ، کوه ماغر، خاموش اما سراسر غرور، ایستاده است؛ مانند پدری کهن‌سال که از فراز بلندی‌ها، نگران فرزندانش به دوردست‌ها می‌نگرد. شکوهش تنها در قامت بلندش نیست، بلکه در خاطراتی‌ست که در دل خود پنهان کرده است. در اعماق این کوه، صدای سم اسب‌ها هنوز طنین‌انداز است؛ صدای فریاد مردان ایل بهمئی، آن‌گاه که غیرت‌شان برافروخته می‌شود.

ماغر، سایه‌اش را بر شهر لیکک گسترده؛ شهری که با کوه بزرگ شده، از زخم‌های ایل آگاه است و با رنج و صبر زنان و تلاش مردان غیرتمند نفس کشیده است.

در بالای ماغر، پدافند هوایی همچون دیده‌بانی بیدار ایستاده، شب و روز نمی‌شناسد. نماد امنیت است؛ نگهبان آسمان، و نگهدار مردمان.

در دل این کوه، تنگ ساولک آرمیده؛ جایی که باغ‌های انار، از گرمای دل مردمان این دیار جان گرفته‌اند. و چشمه‌ی تنگ ماغر، از دل سنگ می‌جوشد، همچون امیدی که از سختی‌ها سر برمی‌آورد.

و آن سنگ‌نوشته‌ها…

همان کتیبه‌های ساولک که بی‌صدا، اما رسا، از گذشته می‌گویند. دست‌هایی از دل ایل، تاریخ را بر سنگ‌ها حک کرده‌اند، نه برای افتخار، که برای آن‌که فراموش نشوند.

و اما مردان ایل بهمئی…

غیرتشان افسانه نیست. واقعی‌تر از تپش دل همین کوه است. دستانی پینه‌بسته دارند و نگاهی پاک و روشن، مانند آب چشمه. اگر پیمان ببندند، جان می‌دهند اما قول نمی‌شکنند. آنان برای خاک و ناموس، جان را ناچیز می‌دانند.

صدای تفنگ در دستشان، نشانه‌ی صلح است، اما اگر پای دشمن به این خاک برسد، آن صدا، خشم کوه را فریاد خواهد زد.

آنان فرزندان ماغرند؛

استوار، سربلند، بی‌هراس از باد و تیر.

دل‌هایی گرم‌تر از آتش اجاق خانه، و روحی بلندتر از گردنه‌های تنگ ساواک دارند.

ماغر فقط یک کوه نیست…

نفس ایل بهمئی است.

درختانش نشانه‌ی زندگی‌اند، سنگ‌هایش نشانه‌ی ایستادگی.

تا زمانی که این کوه استوار ایستاده، این ایل نیز زنده و پابرجاست.

و تا وقتی مردان بهمئی در این خاک نفس می‌کشند، نام ماغر با افتخار در هر کوی و برزن طنین‌انداز خواهد بود.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.