خدمت؛ نامی مقدس، معنایی گمشده

خدمت میماند، چون ریشه دارد؛ خیانت میمیرد، چون بیاصل است.
هرکه خادمانه زیست، جاودانه ماند؛ و هرکه خائنان رفت، در حافظهی مردم ناپدید شد.
خدمت؛ نامی مقدس، معنایی گمشده
به قلم حسین جعفری نیکو
سخن گفتن از «خدمت»
ساده است، اما سبک نیست.
آشناست، اما آسان نیست.
واژهایست که بر زبانها بسیار جاریست،
اما در عمل، گاه گمشدهایست در کوچههای تاریک مصلحت و منفعت.
خدمت، تنها نامی نیست که بر سردر گفتارها بنشیند،
خدمت، نوریست که باید در رفتار بتابد،
در عمل تجلی یابد،
و در وفاداری به حقیقت، معنا گیرد.
وای اگر «خدمت»، نقابی شود برای چهرهای ناصادق،
وای اگر در سایهی این واژهی مقدس،
دروغ، جای راستی را بگیرد،
و منفعت، بر عدالت پیشی گیرد.
ما از خیانتهای آشکار نمیهراسیم،
بلکه از آن میترسیم
که خیانت، با لبخند بیاید،
با وعده همراه شود،
و در جامهی «خدمت» پنهان گردد.
آری؛
خدمت، بیصداقت، فریب است.
خدمت، بیتعهد، خیانت است.
و هر خدمتی که بر پایهی دروغ بنا شود،
دیر یا زود فرو میریزد،
چون قصری بر ماسههای سست.
ای کاش آنکس که به نام خدمت قدم برمیدارد،
دلش با مردم باشد،
نه تنها زبانش.
ای کاش، وفای به قول،
از شعارها پیشی گیرد.
و ای کاش، آنکه بر مسندی از اعتماد مینشیند،
بداند که آن مسند، نه جای تکیه،
که جای پاسخگوییست.
بیاییم بار دیگر به واژهها جان بدهیم؛
راستی را، راستی بنامیم.
خدمت را، خدمت بدانیم.
و از خود آغاز کنیم؛
از صداقت در نیّت،
شفافیت در عمل،
و پاکی در نیت و نَفَس.
خدمت، اگر از دل برآید،
بر دل مینشیند.
و اگر از نقشه و نیرنگ برخیزد،
دیر یا زود، پرده از چهرهاش فرو میافتد.
باشد که ما،
خادمان باشیم، نه مدعیان؛
راستان باشیم، نه ریاکاران؛
و چراغی روشن کنیم،
هرچند کوچک،
در دل این شبهای بلند.
برچسب ها :عصر زنگی.خدمت.خیانت.واژه گمشده در معنا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 5 در انتظار بررسی : 5 انتشار یافته : 0