نخبگان فراموششده، سیاستزدگی مزمن

مدیران سیاسی که عمدتاً بر پایهی وابستگی جناحی و نه بر اساس شایستگی منصوب میشوند، درک عمیقی از نیازهای فنی، علمی و پیچیدگیهای حکمرانی ندارند. این وضعیت بهجای آنکه فرصت رقابت عادلانه را برای متخصصان فراهم کند، عملاً آنان را از میدان خارج میکند
به گزارش پایگاه خبری عصر زنگی یاداشت//تحلیل از حسین جعفرینیکو //مدیر پایگاه خبری عصر زنگی
در سالهای اخیر، کشور ما با پدیدهای مواجه است که میتوان آن را «تضاد بین تخصص و سیاست» نامید. این تضاد نهتنها چرخ توسعه را کند کرده، بلکه موجب دلزدگی، مهاجرت و انزوای نخبگان نیز شده است. در این میان، مسئلهی بیتوجهی به نخبگان و فرهیختگان و تکیه بر مدیران سیاسی، بهعنوان یکی از علل مهم ضعف ساختاری مدیریت کشور قابلتحلیل است.
مدیران سیاسی که عمدتاً بر پایهی وابستگی جناحی و نه بر اساس شایستگی منصوب میشوند، درک عمیقی از نیازهای فنی، علمی و پیچیدگیهای حکمرانی ندارند. این وضعیت بهجای آنکه فرصت رقابت عادلانه را برای متخصصان فراهم کند، عملاً آنان را از میدان خارج میکند. نتیجهی آن چیست؟
🔹 تصمیمهای سلیقهای
🔹 عقبماندگی در حوزههای کلیدی
🔹 پروژههای نیمهکاره و بیاثر
🔹 و مهمتر از همه، بیاعتمادی مردم به ساختار تصمیمگیری
در چنین فضایی، نخبگان کشور که سالها تلاش علمی و تخصصی کردهاند، با درهای بسته مواجه میشوند. یا باید سکوت پیشه کنند، یا مهاجرت، یا در حاشیه بمانند. این نهتنها یک بحران انسانی و فرهنگی است، بلکه تهدیدی برای آیندهی کشور است.
جای شگفتی دارد که در شرایطی که جهان به سمت مدیریت دانشمحور و شایستهسالار حرکت میکند، ما هنوز درگیر سیاستزدگیهای فرسایشی هستیم. بهراستی تا کی باید هزینهی این انتخابهای نادرست را مردم و آیندهی کشور بپردازند؟
راه نجات روشن است: بازگشت به شایستهسالاری واقعی، احترام به نخبگان، و استفاده از ظرفیت فکری فرهیختگان.
در غیر این صورت، باید در انتظار توسعهنیافتگی مزمن و فرار بیشتر مغزها باشیم.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 7 در انتظار بررسی : 7 انتشار یافته : 0