تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۰:۴۵
کد خبر : 3680

مرثیه استاد محمد نیک بین

مرثیه استاد محمد نیک بین

در خاکِ این سرزمین، که صدای تاریخ در آن جاری‌ست،
ستاره‌ای خاموش شد؛
استاد محمد نیک‌بین، مردی که قلمش روشنایی بود
و کلامش پلی به سوی روشنایی دل‌ها.

او مصلحِ بی‌صدا، سخنورِ ایل بهمئی،
و پادشاه ملک و سخن بود،
که با هر واژه، زندگی را جان بخشید
و با هر جمله، اندیشه‌ها را زنده کرد.

اکنون اما سکوت بر جای صدایش نشسته،
و خاطره‌اش همچون نسیمی نرم
در کوچه‌های دل‌ها می‌وزد،
یادش همیشه زنده و جاودان باد.

 

مرثیه استاد محمد نیک بین

(نویسنده کتاب «هیبله چین هول بر»)

 

ای پادشاه ملکِ سخن و اندیشه،

ای مصلحِ دل‌های خسته و بی‌دریغ،

محمدِ نیک بین، که با قلمِ برّان،

رقصاندی واژه‌ها را بر صحنِ دل‌های ما.

 

تو بودی چراغِ روشنِ این ایل سترگ،

که در تاریکیِ زمانه، چون ستاره‌ای درخشیدی،

با کلامت، بیدار کردی خوابیده‌ها را،

و دیوارهای نادانی را شکستی، به شوق دانایی.

 

هیبله چین هول بر، گواهی جاودانه توست،

کتابی که همچون مرهم بر زخم‌های تاریخ نشست،

تو نه فقط سخنور، که مصلحِ روح‌ها بودی،

که با زبان ساده، حکمت را به دل‌ها نوشتی.

 

پادشاه ملک و سخن، در کوچه‌های بهمئی،

صدایت هنوز می‌پیچد، در هر گوشه و کنار،

یاد تو زنده است، چون نسیمی که بوی بهار دارد،

و دل‌های ما را با عشق و ایمان، بی‌پایان می‌سازد.

 

ای استاد بزرگ، جای خالیت مانده در دل‌ها،

اما حکمت و کلامت، همیشه زنده خواهد بود،

تا نسلی که می‌آید، راه تو را ادامه دهد،

و چون تو، چراغِ دانش و امید باشد بر این ایل.

 

به قلم شاگرد شما حسین جعفری نیکو

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.