«بررسی مطبوعات»
رسانه ها؛ مهم ترین ابزار آگاهی بخشی جامعه

عصر زنگی — رسانه ها به عنوان مهم ترین ابزار آگاهی بخشی از جایگاه خاصی در جامعه برخوردار هستند. در این میان توجه به دغدغه های شغلی و معیشتی خبرنگاران و روزنامه نگاران اهمیت فراوانی دارد زیرا اینگونه فعالان عرصه رسانه می توانند با داشتن امنیت روحی و روانی كافی، بیش از پیش به یاری

عصر زنگی — رسانه ها به عنوان مهم ترین ابزار آگاهی بخشی از جایگاه خاصی در جامعه برخوردار هستند. در این میان توجه به دغدغه های شغلی و معیشتی خبرنگاران و روزنامه نگاران اهمیت فراوانی دارد زیرا اینگونه فعالان عرصه رسانه می توانند با داشتن امنیت روحی و روانی كافی، بیش از پیش به یاری كشور در مسیر دستیابی به رشد و پیشرفت بشتابند.
مطبوعات كشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است كه بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعكاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی كه توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را كه انعكاس قابل توجهی در روزنامه های صبح یكشنبه 14 آبان 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی كرده است.
**نگاهی به دغدغه رسانه ها
دغدغه های روزنامه نگاران و خبرنگاران كشور از جمله مقوله هایی به شمار می رود كه در راستای امنیت شغلی این قشر آسیب پذیر محسوب می شود. این مهم ضرورت توجه به حوزه رسانه را آشكار می سازد تا اینگونه فعالان این عرصه با امنیت خاطر به فعالیت بپردازند و سبب پویایی حیطه كاری خویش شوند.
روزنامه «ایران» در یادداشتی با عنوان «فرآیند تدوین لایحه نظام جامع رسانه» كه به قلم حسین انتظامی نگاشته شده است، آورد: دولت در قالب تكلیفی كه از برنامه چهارم توسعه متوجه اوست موظف به ارایه لایحه نظام جامع رسانههاست. اشكالات قوانین موجود، فضای جدید رسانهای و اقتضائات و الزامات آن و مطالبه بحق رسانهگران هم چنین تكلیفی را مضاعف میكند. تأكیدات مكرر ریاست محترم جمهوری در تدوین و تقدیم قوانین و مقررات مناسب برای رسانهها به نحوی كه نشانگر رویكرد و سیاست دولت باشد هم بر وظیفهمندی و تكلیف ساختارهای مرتبط افزوده است. این تكالیف در عمل به دو لایحه منجر شده است: قانون مطبوعات و قانون سازمان نظام رسانهای.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: لایحه اول با رویكردی افتراقی، مانع از تسری سایر قوانین مجازات محور بر امر خطیر رسانه میشود و به جز پنج عنوان مجرمانه، سایر امور را تخلف میشمارد كه توسط كمیسیون رسانهها (شكل مدنیتر و جامعتر هیأت نظارت بر مطبوعات) رسیدگی میشود تا مانع از رواج پدیده توقیف شود. هدف دومی آن است كه با ایجاد نظام تجربه شده در سایر حوزههای حرفهای كشور، رسیدگی به تخلفات حرفهای آنها را به خودشان واسپارد؛ مدلی كه در شورای مطبوعات درسایر كشورها به شكل دادگاههای وجدانی درون صنفی، پذیرفته شده است و در برخی كشورها حتی به قالب قانون در آمده است. در پیشنویس قانون مطبوعات و خبرگزاریها فصل حقوق بر حدود، به لحاظ حجمی فربهتر است و مانع از تفاسیر كشدار میشود كه همیشه به ضرر رسانه و رسانه گر است.
این روزنامه در یادداشتی دیگر با عنوان «لایحه سازمان نظام رسانهای؛ چه باید كرد؟» نوشت: خبر بررسی لایحه سازمان نظام رسانهای در هیأت دولت و مقررات موجود در این لایحه، موجی از واكنشها را در میان روزنامه نگاران برانگیخته است. در این نوشتار مختصر بیشتر به واكنش منتقدان خواهم پرداخت كه نكته غالب در گفتهها و نوشتههای آنها نگرانی از مداخله دولت در كار روزنامه نگاری و تلاش برای تسلط بر این حرفه است. حال این پرسش مطرح میشود كه واكنش دولت در برابر نقدهای روزنامه نگاران بر این لایحه چیست یا چه خواهد بود یا چه باید باشد؟ اینك دولت در روند تصویب طرحی قرار دارد كه برخی از روزنامهنگارانی كه تا كنون نظر دادهاند، موافقتی با آن ندارند. البته نمیتوانم ادعا كنم تمام روزنامه نگاران كشور با این لایحه مخالفند. اما آشكارا پیدا است كه بخش قابل ملاحظهای از روزنامه نگاران این لایحه را نمیپسندند و معتقدند این لایحه یك عقبگرد در حرفه روزنامه نگاری ایران است.
در ادامه این یادداشت كه به قلم كامبیز نوروزی حقوقدان نوشته شده است، می خوانیم: هر چند ادعا نمیكنم این ارزیابی حتماً درست است، ولی باید به این نكته توجه داشت كه این لایحه برای كسانی نوشته میشود كه در كار روزنامهنگاری یا مدیریت رسانهاند. در واقع این لایحه قرار است وضعیت حرفهای و زندگی حرفهای این افراد را تعیین كند. همچنین این لایحه در وضعیت آزادی رسانهها و آزادی بیان كه یكی از حقوق اساسی ملت است، فوق العاده مؤثر و مهم است.
روزنامه «ابتكار» در مطلبی با عنوان ««كاغذیها» میمیرند؟» نوشت: «رسانههای مكتوب در حال احتضارند»، «زمان مرگ رسانههای مكتوب فرا رسیده است» و …؛ چند وقتی است كه نظیر این جملهها از سوی مردم و خصوصا اهالی رسانه شنیده میشود. آیا این جملات واقعیت دارند؟ آیا دوران روزنامه و رسانه مكتوب به سرآمده است؟ آیا روزنامهنگاری در حال انقراض است؟
در سالهای اخیر با توسعه شبكههای مجازی و استفاده از اینترنت، دیگر هر فرد تبدیل به یك شهروند-خبرنگار شده است. سرعت انتقال و انتشار اخبار تا اندازهای بالا رفته كه اگر در شهر كوچكی اتفاقی بیفتد به مدد گوشیهای تلفن همراه و شبكههای اجتماعی در عرض چند ثانیه تمام كشور یا حتی دنیا از آن خبردار میشوند. با این اوصاف آیا روزنامه و رسانههای مكتوب هنوز هم كارایی دارند؟
در ادامه این گزارش بخشی از گفت وگو با فریدون صدیقی استاد ارتباطات را می خوانیم: اگر روزنامهای از زاویه دید مناسب، به طور جامع و كامل به مسائل بپردازد، مخاطب را جذب خودش میكند. به عنوان مثال با وجود اینكه پنجشنبه و جمعه فوتبال به طور مستقیم از صدا و سیما پخش میشود، برنامه 90 كه دوشنبهها به روی آنتن میرود، همچنان پربیننده است. این موضوع را میتوان به رسانههای مكتوب هم تسری داد. البته نباید این را هم فراموش كرد كه مهارت در دسترسی و پردازش اطلاعات هم بسیار حائز همیت است، وقتی از این ابزار به درستی استفاده نكنیم و به این مهارتها اهمیت ندهیم از روند و جریان جا میمانیم.
**آلودگی هوا، معضلی پنهان در روزمرگی ها
آلودگی هوا به ویژه در تهران از جمله مشكل هایی محسوب می شود كه همواره مطرح است اما در روزهای سرد سال، وجود آلودگی با تاثیر بیشتر بر سلامتی افراد، نمود بیشتری پیدا می كند و تهدید قابل اعتناتری به شمار می آید. لزوم توجه همه جانبه بر این معضل زیست محیطی و چاره جویی های سریع برای رفع آن، خواست واقعی مردم است كه امید آن می رود تا هر چه زودتر راه حل های عملی در دستور كار متولیان امر قرار گیرد.
روزنامه «قانون» در مطلبی با عنوان «چرا طرح های آلودگی هوا شكست می خورد؟» نوشت: در شهری مانند ریودوژانیرو هم آلودگی هوا مانند تهران بیداد می كرد اما با اهتمام مسئولان آنجا مشكل برطرف شد و شهروندان دیگر دچار مشكلات ناشی از آلودگی های هوا نیستند. در حال حاضر سه میلیون موتورسیكلت در شهر تهران در حال تردد است و حجم آلودگی كه تولید میكند بسیار بالاست. بسیاری از اتوبوس های داخل شهری طول عمرشان تمام شده اما از چرخه مسافربری حمل و نقل شهری خارج نمیشوند و هر روز حجم بسیار زیادی از آلودگی را به هوا اضافه می كنند.
در ادامه این یادداشت كه به قلم عبدالرضا عزیزی رییس كمیسیون اجتماعی مجلس نوشته شده است، می خوانیم: باید تصویب كنیم كه موتورسیكلت ها یا ماشین ها از طول عمر خودشان كه عبور كردند دیگر در شهر تردد نداشته باشند. تاكسیهای پیكان، پراید و آردی و مهمتر از همه ون های چینی از ناوگان تاكسیرانی باید خارج شوند. جایگزینی خودروهای فرسوده با ماشین های هیبریدی، گسترش تاكسی های اینترنتی و تلفنی با نظارت سازمان تاكسیرانی، مجهز شدن تاكسی ها به دستگاههای كارت خوان كارت شهروندی از راهكارهایی است كه مدت ها ارائه شده و هر سال نیز تكرار می شود اما هیچ اراده ای برای تحقق آن وجود ندارد.
روزنامه «افكار» در گزارشی با عنوان «زندگی تهرانی ها در هوای سربی شهر» آورده است: با وجود آنكه حق ســلامت یكی از اصول حقوق شــهروندی مردم است، این حق مســلم از سوی مسئولان فراموش شــده و تهرانی ها محكوم به زندگی در شهری با هوای آلوده و كثیف می شوند. امری كه بــه نظر می رســد بیشــتر به عادتــی برای پایتخت نشینان مبدل شده است و مردم هم آسمانی آبی و هوای پاك را فراموش كرده اند و ریه های تهرانی ها در زندگی با هوای سربی اخت شده است. خودروهای فرسوده یكی از عوامل اصلی آلودگی هوای تهران اســت كه لازم است دولت تســهیلات كافی در اختیار دارندگان این خودروها قرار دهد تا در بازه زمانی مناسب به تدریج، خودروهای فرسوده از ناوگان حمل و نقل شــهری حذف شــود.
در ادامه این گزارش آمده است: روزهای ناسالم تهران در حال زیاد شدن است، امری كه موجب شــد جلســه اضطراری برای شدت آلودگی هوا در تهران تشكیل شــود و به موجب آن زنگ وزرش مدارس تعطیل و فروش طرح ترافیك هم ممنوع شود، اما نباید این امر را فراموش كرد كه با این اقدامات كوتاه مدت نمی توان فكری برای تهران كرد و باید اساسی آن را حل كرد.
روزنامه «عصر ایرانیان» در گفت وگویی با سید جواد ساداتی نژاد نماینده مردم كاشان در مجلس با انتشار عنوان «برنامههای كوتاه مدت چاره كاهش آلودگی هوا نیست»، نوشت: روز شنبه در حالی كیفیت هوای تهران با شاخص 131 در شرایط ناسالم برای گروههای حساس جامعه قرار داشت كه مدارس تعطیل نشد؛ البته عضو كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامیدلیل این امر را احتمال كاهش آلایندهها برای روز شنبه عنوان كرد.! این روزها هوای تهران و سایر شهرستانهای استان تهران الوده است، روز شنبه نیز یازدهمین روزیست كه هوای شهرمان ناسالم بود. بنابر اعلام سازمان هواشناسی میانگین روز جمعه تا ساعت 8 روز شنبه با شاخص 131 در شرایط ناسالم برای گروههای حساس جامعه قرار داشت.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: آلودگی هوا یكی از مشكلاتی است كه هرساله پایتخت در روزهای سرد با آن رو به رو است؛ البته برای این روزها تدابیری از سوی آموزش و پرورش، سازمان محیط زیست و … اندیشیده شده كه دانش آموزان كمترین آسیب را ببینند . البته در صورت پایدار ماندن شرایط جوی تصمیماتی در خصوص تعطیلی مدارس تصمیمگیری خواهد شد تا كودكان و نوجوانان ما كمترین آسیب را ببینند. شهرداری تهران باید در خصوص تعویض یا تعمیر خودروهای فرسوده هر چه سریعتر اقدام كند و پلیس راهنمایی و رانندگی نیز با خودروهای فاقد معاینه فنی برخورد كند.
**آسیب های اجتماعی و جوامع در حال توسعه
جامعه در حال گذار و رو به توسعه به همان نسبت كه نیاز به استفاده از فناوری دارد، به همان میزان هم باید زیرساخت های فرهنگی و بسترهای آموزشی را برای جلوگیری از آسیب ها و خطرهای این پیشرفت مهیا كرد. امروزه در جامعه آسیب هایی مشاهده می شود كه شاید در گذشته به دلیل سادگی زندگی بشر، افراد با آنها روبرو نبودند؛ از این رو كنترل این عوامل و جلوگیری از روند رو به افزایش آن با همگانی كردن آموزش های مربوطه، بسیار اهمیت دارد.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «مسموم؛ از عشق دختر تا شیفته موتور!» می نویسد: ساعت یك نیمه شب، هر هشت تخت بخش اورژانس مسمومیت بیمارستان لقمان پر است. كنار اتاق احیا نوجوانی با هیكلی لاغر و كشیده روی تخت پهن شده است با چشمهای بسته، دهان نیمه باز و دست و پاهای لرزان. «مهرانگیز» مادر «امیر» كمی آنطرفتر از تخت ایستاده پشت خط تلفن روبه خواهرش كه سراغ امیر را میگیرد، داد میزند: «خبر مرگش…بمیره راحت شم از دستش…». از مادر «امیر» میپرسم چه اتفاقی برای پسرش افتاده؟ گویی از قبل منتظر كسی بوده كه این سؤال را بپرسد تا سفره دلش را برایش باز كند، سفرهای پر از درد و رنج. «امیر» چهار بسته یا 40 قرص ترامادول خورده: «پسرم چهار بسته ترامادول خورده، عشق موتوره. میگه باید واسم موتور بخری. خانم من خودم مستمری بگیرم، از كجا بیارم براش موتور بخرم.»
در ادامه این گزارش كه به قلم فریبا خان احمدی نگاشته شده است، می خوانیم: «دو شب پیش دو نفر زن اینجا فوت كردند كه هر دو قرص برنج خورده بودند. دكتر گفته بود اگر زودتر میآوردید 30 درصد احتمال داشت زنده بمونند.» اینجا همراهان بیماران جز خودشان هیچ شنوندهای برای درد دلهایشان ندارند. آنها برای هم نسخههای متعددی را میپیچند. از مراجعه به روانپزشك گرفته تا علت حرف نشنوی جوانان و پرخاشگریهای گاه و بیگاه شان. به قول تكنیسینها آنقدر از این مریضها هر شب به بیمارستان لقمان میآورند كه حال و روز همهشان شبیه هم است. یكی به قصد احمقانهای قرص میخورد، یكی اوردوز میكند، یكی هم قرص برنج میخورد كه بمیرد.
روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «خودكشی در غیبت معنا» نوشت: حوادث دلخراش و هولناكی مثل حادثه خودكشی دو دختر در اصفهان multi causal است و یكسره نمیتوان آن را به فضای مجازی نسبت داد یا صرفا در میان عوامل اقتصادی یا فرهنگی در پی رگ و ریشههای آن گشت، بلكه مجموعهای از عوامل دست به دست هم دادند تا این سقوط تلخ رخ دهد. به لحاظ فلسفی، انسان و ذهن و زبان او در عالم جدید تغییر كرده است و فضای مجازی، امتداد ذهن او شده و این تغییر وجودی، گاهی میوههای تلخی به بار میآورد؛ میوههایی چون فردگرایی افراطی و بیتفاوتی وجودی و ساختن معنای دمدستی برای زیستن و مسخ وجودی.
در ادامه این گزارش می خوانیم: بسیاری پس از شنیدن خبر هولناك خودكشی در اصفهان، از مردم گرفته تا برخی مسئولان به خانوادهها توصیه كردند تا مراقب فرزندانشان باشید. بله مراقبت از فرزندان جزء وظایف اصلی خانوادههاست اما این به معنای برداشتن مسئولیت از دوش جامعه و نهادهای اجتماعی نیست. نهادهای آموزشیای چون آموزش و پرورش در تربیت و آموزش مهارتهای زندگی مسئول هستند. در این فضا، معنایی نیست تا براساس آن، زندگی ادامه یابد. در بیتفاوتی وجودی، پایان دادن به زندگی بسیار راحتتر از ادامه آن است.
استیس، مقالهای دارد با این عنوان كه در بیمعنایی معناست. او در این مقاله كوشش میكند تا در غیبت مولفههایی چون خدا و سعادت، معنای زندگی بشر امروز را جستوجو كند و در این جستوجو به این نتیجه میرسد كه امور دمدستی دنیوی میتواند ما را به ماندن در این دنیا ترغیب كند و جلوی خودكشی را بگیرد. اما از آنجا كه امور دنیوی ثبات ندارند مدام معنای زندگی به محاق میرود و شما باید مدام معنایی برای زیستن بسازید و این چرخه پس از شكستها و نومیدیهای پیدرپی از نفس میافتد و معنای جدید دیگر ساخته نمیشود و اینجاست كه دروازههای جهنمی خودكشی مفتوح میشوند.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «چالشی به نام «نهنگ آبی» در كار نیست» می نویسد: در حالیكه رییس پلیس استان اصفهان مدعی است دو دختری كه چندی پیش دست به خودكشی زدهاند، تحت تاثیر چالش نهنگ آبی قرار گرفتهبودند، تحقیقات و گفت و گو با نزدیكان دختر نجاتیافته نشان میدهد آنها بهخاطر مشكلات روحی و روانی دست به این كار زدهاند. یكی از بستگان دختر نجاتیافته در گفت و گوی اختصاصی با قانون گفته است كه نیلوفر قصد خودكشی نداشته و می خواسته مانع از خودكشی دوستش شود.
در ادامه این گزارش می خوانیم: «ه-ح» دختر 15 سالهای است كه به گفته خودش تا كلاس هشتم با نیلوفر همكلاس بوده و از طرف دیگر با او نسبت فامیلی نیز دارد. او میگوید:«نیلوفر قصد خودكشی نداشت. من از اقوام شنیدم كه با اینكه كامل به هوش نیامده، گفته نمیخواسته خودش را از پل پایین بیندازد و رفته دست دوستش را بگیرد كه خودش را نیندازد پایین كه پایش سر خورده و او هم پایین افتاده. میگویند پاهایش خرد شده و دو مهره گردنش هم شكسته است. توی فامیل می گویند احتمال میدهند فراموشی كامل بگیرد». او ادامه میدهد: «نیلوفر تك فرزند است و تا پارسال كه باهم همكلاس بودیم، خبر داشتم كه رابطه خوبی با پدرش نداشت؛ یعنی رابطهشان دوستانه نبود. ولی میگویند به خاطر بازی نهنگ آبی دست به خودكشی زده نه به خاطر رفتارهای پدرش. تا پارسال كه باهم همكلاس بودیم، ندیده بوم چنین بازی را انجام بدهد. مرداد هم كه خانهشان رفته بودم، چیزی دراینباره نگفت. مادرش هم از این موضوع بیخبر است». از خانواده «عسل» – دختر جانباخته- هیچ اطلاعی ندارم. شنیدم مادرش فوتشده و او هم تك فرزند است. الكی خودشان را انداختهاند پایین. در فیلمی كه بهتازگی از آنها منتشر شده است، آنها با هم شوخی می كنند و انگار نه انگار قرار است خود را از بلندی به پایین پرت كنند.
برچسب ها :عصر زنگی. رسانه ها. آگاهی بخشی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0