با توجه به بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نشان میدهد که معظم له سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در ادامه سیاست داخلی آن میداند و بنابراین معتقد است که آن چه که دست ایران را در دیپلماسی فرا ملی باز میگذارد و موجب قدرت است، مؤلفهها و شاخصها و عناصر قدرت داخلی است. از منظر حکیم انقلاب اسلامی اختلافات جزئی داخلی در هنگام رویارویی با بیگانگان و دشمن خارجی باید نادیده گرفته شده و باید بر مشترکات فراوانی که وجود دارد تاکید گردد؛ بنابراین تحلیل و توضیح بیشتر بیانات معظم له را میتوان در یک دسته بندی دیگر، در سه سطح مسائل داخلی و منطقهای و بین المللی مورد بررسی و توضیح بیشتر قرار داد.
قدرت داخلی جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین مباحث در حوزه سیاست داخلی و بینالمللی است که همواره مورد تحلیل و ارزیابی نخبگان سیاسی و دانشگاهی قرار گرفته است. این قدرت در طول چهار دهه گذشته، علیرغم چالشها و بحرانهای متعدد، توانسته است با بهرهگیری از اصول و راهبردهای کلان، همچنان ثبات و انسجام خود را حفظ کرده و در برخی حوزهها حتی تقویت شود. بیانات مقام معظم رهبری بهعنوان نقشه راه، نقش کلیدی در جهتدهی به این قدرت داشته است. در دیدار رمضانی دانشجویان با مقام معظم رهبری، معظم له به برخی از آسیبهای رسیده از سوی دشمنان در این حوزه اشاره کرده و فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران بر خلاف نگاه ناقص، بیپشتوانه و سطحی دشمنان، مخالفان و رقیبان، و علیرغم فقدان شخصیتهایی، چون شهیدان رئیسی، سیدحسن نصرالله، هنیه، صفیالدین، سنوار و ضیف، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز، در برخی از مسائل قویتر شده و در بعضی از مسائل نیز اگر قویتر نباشد، ضعیفتر نیست.» (بیانات معظم له در دیدار با دانشجویان ۲۲/۱۲/۱۴۰۳) به بیان دیگر قدرت در ایران وابسته به افراد نیست بلکه ساختارمند و نظاممند بوده و جایگزینی افراد و همتاسازی افراد و تربیت نیروهای مؤمن و متخصص در همه سطوح انجام گرفته است فلذا فقدان شخصیتهای بزرگ، خلل و آسیب جدی به مسیر حرکت انقلاب اسلامی وارد نمیسازد بلکه اتفاقاً عزم و اراده و انگیزه حرکت را در نیروهای جوان و تازه در میدان بیشتر از پیش میکند؛ بنابراین یکی از مهمترین نکات قابل تأمل، انتقال نظام از «رهبری فردمحور» به «نهادمحوری» است. در این مسیر، نقش نهادهایی، چون سپاه پاسداران، مجلس خبرگان رهبری و شورای عالی امنیت ملی برجستهتر شده است. این انتقال به معنای کاهش وابستگی نظام به شخصیتهای کاریزماتیک و افزایش تابآوری در برابر بحرانهاست. اگرچه فقدان شخصیتهایی، چون شهیدان حاج قاسم سلیمانی، شهید رئیسی و یا دیگر چهرههای برجسته میتواند چالشی جدی باشد، اما تقویت ساختاری نهادها و انسجام نهادی، این خلأ را جبران کرده است. بهعنوان مثال، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نهتنها در حوزه نظامی بلکه در ابعاد امنیتی و حتی اقتصادی نقشآفرینی کرده و به یکی از ستونهای اصلی قدرت داخلی تبدیل شده است.
در حوزه اقتصادی، سیاست «اقتصاد مقاومتی» که بارها توسط مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته، بهعنوان یکی از راهبردهای کلیدی جمهوری اسلامی مطرح بوده است. کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و توسعه زیرساختهای تولیدی، از جمله دستاوردهای این سیاست است. گزارشها نشان میدهد که بخش غیرنفتی اقتصاد ایران در سال اخیر رشد ۴.۵ درصدی داشته است که نشاندهنده موفقیت این راهبرد است. این دستاوردها نهتنها تابآوری اقتصادی کشور را افزایش داده بلکه زمینه را برای استقلال اقتصادی فراهم کرده است.
از سوی دیگر، ثبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از مؤلفههای مهم قدرت داخلی آن محسوب میشود. تداوم گفتمان انقلابی در نسل جوان، یکی از شاخصهای این ثبات است. افزایش ۱۰ درصدی مشارکت در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۳ نسبت به دور اول، برگزاری چهار انتخابات در کمتر از یک سال (دو انتخابات مجلس و دو انتخابات ریاست جهوری) و انتقال مسالمت آمیز قدرت از طریق دموکراسی و مراجعه به آرای عمومی مردم نشاندهنده اعتماد عمومی و تقویت مشروعیت نظام است. این مشارکت در انتخاباتها به معنای آن است که گفتمان انقلاب اسلامی همچنان در میان اقشار مختلف جامعه، بهویژه جوانان، جایگاه خود را حفظ کرده است. مقام معظم رهبری همواره بر اهمیت مشارکت عمومی تأکید داشتهاند و این امر بهعنوان یکی از ارکان اصلی قدرت نرم نظام شناخته میشود.
تحلیل این مؤلفهها نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران توانسته است با بهرهگیری از رهنمودهای مقام معظم رهبری، چالشهای داخلی را مدیریت کرده و در برخی حوزهها حتی قویتر شود. این دستاوردها نتیجه انسجام نهادی، تقویت زیرساختهای اقتصادی و تداوم گفتمان انقلابی است که همگی در سایه راهبردهای کلان نظام محقق شدهاند.
در نهایت باید گفت که قدرت داخلی جمهوری اسلامی ایران نهتنها محصول عملکرد نهادهای رسمی بلکه نتیجه تعامل میان مردم و نظام است. اعتماد عمومی، مشارکت سیاسی و انسجام اجتماعی از جمله عواملی هستند که به تقویت این قدرت کمک کردهاند. بنابراین، حفظ و تقویت این مؤلفهها نیازمند توجه ویژه مسئولان و نخبگان سیاسی است تا مسیر پیشرفت کشور همچنان هموار باقی بماند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0