📜 متن خبر کامل:
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی عصر زنگی به نقل از هئیت طلایهداران راه شهیدان بهبهان، حسین کرمنسب از اعضای تدارکات گردان امام حسین(ع) در خاطرات دوران دفاع مقدس خود، به روزهایی اشاره دارد که پس از عملیات خیبر، نیروهای گردان در منطقه هور و مسیر شطعلی مأمور پدافند شده بودند؛ مأموریتی دشوار که با کمترین امکانات و بر روی آب انجام میگرفت.
کرمنسب میگوید در آن روزها وضعیت غذا بسیار دشوار بود و ناچار شده بود برای تأمین خوراک رزمندگان، خود دست به شکار بزند. او هر روز با موتورسیکلت به نزدیکی جاده خاکی شطعلی میرفت و زیر لولههای بزرگ عبور آب به دنبال ماهی میگشت. ماهیهای درشت در زیر لوله جمع میشدند و او با دست آنها را شکار میکرد؛ شیوهای که برای بسیاری از رزمندگان شگفتانگیز بود.
اما یک روز، در همان محل با صحنهای متفاوت روبهرو شد؛ ماری بزرگ چمبره زده بود، دقیقاً جایی که همیشه ماهیها را شکار میکرد. او ترسیده و بیدرنگ بازگشت. فردای آن روز، برای شکار پرنده رفت و در فاصلهای حدود صد متر، به گروهی از مرغابیها یا غازها شلیک کرد. پس از شلیک، همه پرندگان پرواز کردند، جز یکی که سفید بود و روی آب باقی مانده بود. کرمنسب نزدیک شد و متوجه شد که تیر به گردن یک قوی سفید بزرگ خورده است.
با ناراحتی، قو را برداشت و به مقر بازگشت تا آن را همراه محمدعلی مظفر، همسنگرش در تدارکات، برای وعده شام آماده کند. اما درست هنگام آمادهسازی، یکی از روحانیون گردان با دیدن گوشت قو، فتوای حرمت آن را صادر کرد.
کرمنسب با طنز و صداقت، از تلاش خود برای قانع کردن روحانی میگوید: «هر چه اصرار کردم که لااقل جگر و دلش را بخورم، قبول نکرد و گفت حرام است. آخر سر به مظفر گفتم گوشت را بریز بیرون، نمیخواهم برای چند لقمه گوشت به جهنم بروم.»
او با خنده و شوخی روایت را پایان میدهد: «از آن روز به بعد هر وقت شکار میکردم، اول میخوردم بعد از حاج آقا میپرسیدم که حلال است یا حرام!»
این خاطرهی صمیمی بخشی از زندگی روزمره رزمندگان گردان امام حسین(ع) است که در سختترین شرایط، ایمان، شوخطبعی و روحیه جمعی خود را حفظ میکردند.
🔹 منبع: هئیت طلایهداران راه شهیدان بهبهان
🔸 نویسنده: حسین کرمنسب
🔹 راوی عملیات خیبر در منطقه شطعلی
🔸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0