تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۸:۴۰
کد خبر : 5959

مجید باقریان:کهگیلویه بزرگ نیازمند توسعه فرهنگی است؛ دغدغه‌ای بنیادین برای رشد و آبادانی دیار مظلوم

مجید باقریان:کهگیلویه بزرگ نیازمند توسعه فرهنگی است؛ دغدغه‌ای بنیادین برای رشد و آبادانی دیار مظلوم

در نامه‌ای به مقامات ارشد فرهنگی و اجرایی استان، گروه توسعه و آبادانی با اشاره به ظرفیت‌ها و مشکلات کهگیلویه بزرگ، بر ضرورت توسعه فرهنگی، توجه به نخبگان و ایجاد امید در نسل جوان تأکید کرد. این نامه، چراغ راهی برای تحقق توسعه پایدار و ارتقای کیفیت زندگی در دیار کهن و مظلوم کهگیلویه است.

 

در نامه‌ای منتشر شده توسط دکتر مجید باقریان از گروه توسعه و آبادانی، توجه ویژه به توسعه فرهنگی به‌عنوان محور اصلی رشد و توسعه کهگیلویه بزرگ مورد تأکید قرار گرفت. نویسنده با اشاره به پیشینه تاریخی بیش از سه هزار ساله این منطقه، تصریح کرد که نیم قرن رکود و بی‌توجهی ساختاری، بسیاری از ظرفیت‌های فرهنگی و انسانی این دیار را تحت تأثیر قرار داده است.

در این نامه، توسعه فرهنگی به‌عنوان فرایندی تدریجی و برگشت‌ناپذیر معرفی شده که می‌تواند با تقویت علم، عدالت، پژوهش، هنر و قانون‌پذیری، کیفیت زندگی انسانی را بهبود بخشد و زمینه رشد اقتصادی و اجتماعی را فراهم کند.

مجید باقریان در ادامه، بر نقش محوری انسان در توسعه فرهنگی و اهمیت سرمایه انسانی تأکید کرده و یادآور شد که پرورش نسل خلاق و نوآور، نیازمند ایجاد امید و سرمایه‌گذاری بلندمدت است. وی افزود که استمرار مدیریت‌های تک‌گروهی و عدم گردش نخبگان موجب فرسایش امید اجتماعی، کاهش نوآوری و رکود فرهنگی شده است.

نویسنده همچنین بحران هویت، ساختار قبیله‌ای، تبعیض‌های ساختاری، نبود زیرساخت‌های علمی و دانشگاهی، مهاجرت نخبگان و گسترش آسیب‌های اجتماعی را از مهم‌ترین چالش‌های توسعه فرهنگی در کهگیلویه بزرگ برشمرد و تأکید کرد که اعتماد عمومی به عدالت و نقش نظام قضایی در ایجاد آن، پیش‌شرط تحقق توسعه فرهنگی پایدار است.

در پایان نامه، راهکار توسعه فرهنگی، باور واقعی به سرمایه انسانی، ارج‌نهادن به نخبگان و ایجاد امید در نسل جوان معرفی شده است. به گفته نویسنده، تحقق توسعه فرهنگی مستلزم هم‌افزایی نهادهای آموزشی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و مدیریتی است و کهگیلویه بزرگ بدون این توجه ویژه، در مسیر رشد پایدار با چالش‌های جدی مواجه خواهد بود.

متن ارسالی دکتر مجید باقریان به پایگاه خبری تحلیلی عصر زنگی 

 

باسمه تعالی

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
استاندار محترم کهگیلویه و بویراحمد
فرمانداران محترم کهگیلویه بزرگ
مدیران کل آموزشی، فرهنگی و اجتماعی استان
رؤسای محترم دانشگاه‌های استان
ائمه محترم جمعه
نخبگان ملی و محلی کهگیلویه بزرگ
و همه دغدغه‌مندان توسعه این دیار

سلامٌ علیکم

فضای خاص و شرایط پیچیده حاکم بر کهگیلویه بزرگ، اینجانب را بر آن داشت تا دغدغه‌ای بنیادین را در حوزه «فرهنگ و توسعه» به رشته تحریر درآورم. پیشاپیش اذعان می‌دارم که ورود به این بحث، نیازمند مقدمات علمی و نظری گسترده‌ای است و از این رو، در صورت اطاله کلام، پوزش می‌طلبم.

توسعه؛ غایت حرکت جوامع

هدف نهایی هر جامعه، تلاش مستمر برای نیل به رشد و توسعه است. توسعه به معنای ارتقای پیوسته نظام اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی انسانی است. تجربه تاریخی برنامه‌ریزی‌های توسعه، به‌ویژه از دهه ۱۹۵۰ میلادی، نشان داد که انتقال صرفِ تکنولوژی، بدون همراهی با تحولات فرهنگی، قادر به حل معضل توسعه‌نیافتگی جوامع موسوم به جهان سوم نیست. از همین رو، از اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی، مفهوم «توسعه فرهنگی» به‌عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار، به‌طور جدی مطرح شد.

اگر توسعه ملی را آرمان نهایی بدانیم، توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، پایه‌ها و بن‌مایه‌های آن را تشکیل می‌دهند. در این میان، توسعه فرهنگی نقشی حساس‌تر و زیربنایی‌تر دارد؛ چرا که هیچ تحول پایدار اجتماعی و سیاسی، بدون فراهم بودن بسترها و زمینه‌های فرهنگی، امکان‌پذیر نیست.

کهگیلویه بزرگ؛ سرزمین ظرفیت‌ها و فرصت‌های مغفول

کهگیلویه بزرگ، با پیشینه‌ای بیش از سه هزار سال تمدن و فرهنگ، از ظرفیت‌های کم‌نظیری برای توسعه فرهنگی برخوردار بوده و هست؛ اما قریب به نیم قرن رکود، سکون و بی‌توجهی ساختاری، بسیاری از این فرصت‌ها را از این دیارِ مظلوم سلب کرده است.

پس از فروپاشی نظام پهلوی و استقرار نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه، روزنه‌ای تازه برای احیای فرهنگی این سامان گشوده شد؛ با این حال، واقعیت آن است که کهگیلویه بزرگ همچنان فاصله‌ای معنادار با توسعه فرهنگی مطلوب دارد.

در این میان، نمی‌توان از تأثیر تداوم طولانی‌مدت الگوهای مدیریتی یک‌دست و کم‌تحول در برخی کانون‌های تصمیم‌سازی، به‌ویژه در مرکزیت تاریخی کهگیلویه بزرگ، چشم پوشید. استمرار چند دهه‌ای مدیریت یک جریان فکری و اجرایی خاص، هرچند ممکن است در مقاطعی ثبات اداری ایجاد کرده باشد، اما در عمل، به کاهش گردش نخبگان، فرسایش امید اجتماعی، محدود شدن نوآوری و بی‌انگیزگی نسل جوان انجامیده است. توسعه فرهنگی، بیش و پیش از هر چیز، نیازمند تنوع دیدگاه‌ها، تضارب آرا و میدان دادن به نسل‌های تازه‌نفس و شایسته است؛ امری که در غیاب آن، حتی بهترین ظرفیت‌های فرهنگی نیز به تدریج به رکود می‌گرایند.

چیستی توسعه و پیوند آن با فرهنگ

توسعه (Development) در لغت به معنای وسعت‌بخشی و فراخ‌سازی است. توسعه، مفهومی چندبعدی، متعالی و دستاورد اندیشه و کنش انسانی است که به‌خودی‌خود، حامل مختصات فرهنگی است. هدف توسعه، آفرینش زندگی پربار و معناداری است که چارچوب آن را فرهنگ تعیین می‌کند؛ از این منظر، توسعه چیزی جز دستیابی فزاینده انسان به ارزش‌های فرهنگی خویش نیست.

توسعه یک فرایند است، نه وضعیتی ایستا؛ فرایندی که در نهایت، به ارزش‌های مردمانی بازمی‌گردد که نه تقلید محض از غرب‌اند و نه بریده از جهان معاصر.

فرهنگ، مفهومی محوری و پیچیده‌تر از توسعه است. به تعبیر ادوارد تایلور، فرهنگ مجموعه‌ای پیچیده از باورها، هنرها، اخلاقیات، قوانین، آداب و رسوم و تمامی توانایی‌ها و عاداتی است که انسان به‌عنوان عضو جامعه کسب می‌کند. به باور کروبِر و کلوکون، فرهنگ الگوهای رفتاری آشکار و پنهانی است که از طریق نمادها آموخته و منتقل می‌شود و هم‌زمان، هم محصول کنش انسانی و هم شکل‌دهنده آن است. یونسکو نیز فرهنگ را «نظامی ارتباط‌یافته در تمامی جنبه‌های زندگی» می‌داند.

توسعه فرهنگی؛ تعریف و کارکرد

توسعه فرهنگی، دگرگونی‌ای تدریجی و برگشت‌ناپذیر است که از رهگذر انباشت و بالندگی عناصر فرهنگی در یک جامعه رخ می‌دهد و آن جامعه را در مراقبت مؤثرتر از محیط طبیعی و اجتماعی یاری می‌کند. در این نوشتار، مراد از توسعه فرهنگی، ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی برای شناخت جایگاه انسان، رشد علم و معرفت، آمادگی برای تحول، قانون‌پذیری، نظم اجتماعی، بهبود روابط انسانی و ارتقای توانایی‌های اخلاقی و معنوی تمامی افراد جامعه است.

توسعه فرهنگی نه به معنای خودباختگی است و نه پشت‌کردن به باورهای اصیل؛ بلکه پویشی آگاهانه و خردمندانه در مسیر حفظ هویت ملی و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های انسانی جامعه است. از همین رو، توسعه فرهنگی شرط اساسی توسعه اقتصادی به شمار می‌رود.

انسان؛ محور توسعه

انسان، هم ابزار و هم هدف توسعه است و این نقش، در توسعه فرهنگی برجستگی بیشتری می‌یابد. شاخص‌هایی چون گسترش کمی و کیفی آموزش و پرورش و آموزش عالی، تقویت نهادهای فرهنگی، هنری و دینی، فراهم‌سازی بستر پژوهش و آفرینندگی، توسعه فضاهای هنری، سیاست‌گذاری علمی، قانون‌پذیری و نظم اجتماعی، همگی بر محور انسان استوارند.

به تعبیر مایکل تودارو، آنچه در نهایت مسیر توسعه اقتصادی را تعیین می‌کند، منابع انسانی است، نه صرفاً سرمایه و منابع مادی. هاربیسون نیز منابع انسانی را پایه اصلی ثروت ملت‌ها می‌داند. از این منظر، توسعه فرهنگی، هم شاخص توسعه انسانی است و هم ابزار و هدف توسعه اقتصادی؛ چرا که اقتصاد از فرهنگ تغذیه می‌کند و فرهنگِ مولد، صنعت‌ساز است.

چالش‌های توسعه فرهنگی در کهگیلویه بزرگ

مهم‌ترین چالش توسعه فرهنگی در این دیار، «بحران هویت» است؛ بحرانی که ابعاد شخصی، فکری و روحی جامعه را دربرگرفته است. ساختار قبیله‌ای، تبعیض‌های ساختاری، نبود زیرساخت‌های علمی و دانشگاهی دولتی، فقدان مأمن اقتصادی برای نخبگان، مهاجرت گسترده، سرخوردگی جوانان و گسترش آسیب‌های اجتماعی، همگی نشانه‌های عینی این بحران و مانعی جدی در مسیر توسعه فرهنگی‌اند.

در همین چارچوب، نقش نظام قضایی در صیانت از عدالت، اعتماد اجتماعی و توسعه فرهنگی، نقشی بنیادین و انکارناپذیر است. بی‌تردید، اکثریت قضات شریف کشور با تعهد و پایبندی به قانون ایفای وظیفه می‌کنند؛ با این حال، هر جا که شیوه رفتار یا رسیدگی قضایی از شفافیت، بی‌طرفی و کرامت انسانی فاصله بگیرد، پیامدهای آن صرفاً حقوقی نبوده و مستقیماً سرمایه اجتماعی و احساس عدالت را تضعیف می‌کند. اعتماد عمومی به عدالت، از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های مشارکت فرهنگی و اجتماعی است و هرگونه خدشه به آن، توسعه فرهنگی را با آسیب‌های عمیق و ماندگار مواجه می‌سازد.

ارکان توسعه فرهنگی

۱. علم‌محوری: علم، رکن رکین توسعه فرهنگی است. تعالیم اسلامی و سیره نبوی، بر جایگاه بی‌بدیل علم تأکید دارند. کهگیلویه بزرگ، خاستگاه نخبگان فراوانی بوده است؛ پرسش اساسی آن است که آیا زمینه بازگشت و خدمت این نخبگان به دیارشان به‌درستی فراهم شده است؟

۲. برابری انسانی و عدالت فرهنگی: توسعه فرهنگی بدون عدالت، دست‌نیافتنی است. دسترسی برابر به امکانات آموزشی، فرهنگی، رسانه‌ای و مدیریتی، شرط شکوفایی فرهنگی است. تبعیض‌های قومی، جناحی و طبقاتی، توسعه فرهنگی را کند یا متوقف می‌کند و اعتماد اجتماعی را فرسوده می‌سازد.

راهکار و جمع‌بندی

مهم‌ترین راهکار توسعه فرهنگی، باور واقعی به سرمایه انسانی، ارج‌نهادن به نخبگان و ایجاد امید در نسل جوان است. بی‌توجهی به این سرمایه عظیم، پیامدهایی جبران‌ناپذیر در پی خواهد داشت.

نتیجه آن‌که:
توسعه فرهنگی، زاییده علم‌باوری و خلاقیت انسانی است؛
پرورش نسل خلاق و نوآور، نیازمند سرمایه‌گذاری بلندمدت و هوشمندانه است؛
تحقق این مهم، مستلزم هم‌افزایی نهادهای آموزشی، فرهنگی، دینی، اقتصادی و مدیریتی است.

کهگیلویه بزرگ نیازمند توجهی ویژه و عزمی ملی در حوزه فرهنگ و توسعه است. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا در پیشگاه مردم و خدای مردم، مسئول و پاسخ‌گو خواهیم بود.

مجید باقریان
گروه توسعه و آبادان

 


خبرنگار: حسین جعفری نیکو
پایگاه خبری تحلیلی عصر زنگی

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.