تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۷
کد خبر : 2480

اسطوره ای از دل تاریخ

اسطوره ای از دل تاریخ

در زمانی که منوچهر پادشاه ایران بود جنگی بین ایران و توران شکل گرفت، افراسیاب که پادشاه قدرتمند توران بود توانست لشگر ایران را در طبرستان(مازندران کنونی) محاصره کند. منوچهر تقاضای صلح کرد و افراسیاب برای تحقیر پهلوانان ایران به یک شرط پذیرفت که یکی از آنان تیری از بالای البرز پرتاب کند و محل

در زمانی که منوچهر پادشاه ایران بود جنگی بین ایران و توران شکل گرفت، افراسیاب که پادشاه قدرتمند توران بود توانست لشگر ایران را در طبرستان(مازندران کنونی) محاصره کند. منوچهر تقاضای صلح کرد و افراسیاب برای تحقیر پهلوانان ایران به یک شرط پذیرفت که یکی از آنان تیری از بالای البرز پرتاب کند و محل فرود آمدن تیر مرز ایران و توران شود.

هیچکدام از پهلوانان ایران شهامت تیر انداختن و تعیین مرز را نداشتند تا پهلوانی به نام آرش پذیرفت. روایت است که آرش برهنه شد و بدنش را به مردم نشان داد و گفت: ” بنگرید که تن من عاری از هر جراحت و بیماری است لیکن پس از افکندن تیر نابود خواهم شد و جانم را برای ایران می دهم”

آرش برفراز دماوند رفت و تیر را در چله کمان گذاشت و با تمام توان کشید و رها کرد . تیر که افراسیاب آن را نشانه گذاری کرده بود به پرواز درآمد و بدن آرش از شدت خستگی پاره پاره و بی جان بر زمین افتاد.

هرمزد خدای ایرانیان باستان به الهه باد دستور داد تیر را نگهبان باشد. تیر از بامداد تا غروب خورشید پرواز کرد و در کنار رود جیحون فرود آمد و آنجا مرز ایران و توران شد.

روایت های مختلفی از آرش کمانگیر نقل می کنند اما داستان بالا که به صورت خلاصه در ایران آرچری گرفته شد یکی از قوی ترین روایت ها در مورد آرش ا

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.