
بیداری انسانیت؛ آنگاه که وجدان سخن میگوید
وجدان صدای درونی است که ما را به درستی و عدالت راهنمایی میکند و باعث مسئولیتپذیری و آرامش درونی میشود.
وجدان صدای درونی است که ما را به درستی و عدالت راهنمایی میکند و باعث مسئولیتپذیری و آرامش درونی میشود.
واقعیتی تلخ اما انکارناپذیر که بسیاری از بخشهای اجرایی، فرهنگی، آموزشی و حتی سیاسی کشور را دچار فرسایش کرده است.
اما امروز، هرچند رفاه ظاهری بیشتر شده، ساختمانها بلندتر شدهاند و وسایل لوکستر، اما دلها سرد و دورتر شدهاند. هرکس تنها به خود میاندیشد، برادری رنگ باخته، بزرگی و نصیحت، از قاموس زندگیها رخت بربستهاند. احترام به بزرگتر، توجه به همسایه، صداقت در گفتار و عمل، همه کمرنگ و کمرنگتر شدهاند. انسانها با وجود زندگی در کنار هم، احساس تنهایی میکنند. غمها دیگر به اشتراک گذاشته نمیشود و شادیها تنها در قابهای مجازی ماندهاند.
خدمت میماند، چون ریشه دارد؛ خیانت میمیرد، چون بیاصل است.
هرکه خادمانه زیست، جاودانه ماند؛ و هرکه خائنان رفت، در حافظهی مردم ناپدید شد.
افراط و تفریط، دو آسیب دیرینه در عرصه سیاست، همچنان یکی از مهمترین موانع دستیابی به تعادل، توسعه پایدار و حکمرانی عقلانی در جوامع معاصر بهشمار میآیند. افراط با تندروی و حذف دیگری، و تفریط با انفعال و تساهل بیقاعده، هر دو سیاست را از مسیر گفتوگو، عدالت و منطق خارج میسازند. سیاستورزی مؤثر نیازمند بازگشت به میانهروی، رویکردی متوازن و عقلمحور است که بتواند میان اصول، منافع عمومی و واقعیتهای اجتماعی پیوندی سازنده برقرار کند.
در گذشته، و به ویژه در جوامع عشایری مانند ایل بهمئی، دزدی معمولاً ناشی از فقر، گرسنگی و نیاز شدید به تأمین مایحتاج اولیه زندگی بود. داستانی که در این حوزه مشهور است، حکایت مردی است که خود در شرایط دشوار مالی بود و در شبهای سرد کنار سیاه چادرهای عشایری کمین میکرد تا شاید لقمهای نان به دست آورد. هنگامی که صدای مادری گرسنه و نوزادی که تازه به دنیا آمده بود را شنید، وجدان انسانی او بیدار شد و به جای بهرهبرداری صرف از موقعیت، تصمیم گرفت گوسفندی را که برای روز مبادا نگه داشته شده بود، به آن خانواده ببخشد.
آرامش واقعی در داشتن چیزهای زیاد نیست، بلکه در دل سپردن به سادگی زندگی و پیوند عمیق با خود و دیگران است.
وقتی دل آرام باشد، هر کجا که باشی، جهان جای بهتری برای زیستن خواهد بود.
اگر قرار است چیزی را قربانی کنیم، بهتر است دنیایمان را برای حفظ وجدان و حقیقت فدا کنیم؛ نه برعکس. چرا که دنیای دیگران، ارزش آخرت ما را ندارد.
موضوع: پیشنهاد خواهرخواندگی بخشهای ممبی و سرآسیاب
به: شهرداران و بخشداران محترم بخشهای ممبی و سرآسیاب
شهرستان بهمئی
با سلام و احترام،
اینجانب حسین جعفری نیکو، به نمایندگی از مردم و فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان بهمئی، ضمن ارج نهادن به تلاشها و خدمات ارزنده شما در راستای توسعه و آبادانی این مناطق، پیشنهادی را خدمت شما عزیزان مطرح مینمایم که میتواند فصل جدیدی از همدلی، همکاری و پیشرفت را در شهرستان بهمئی رقم زند.
با توجه به نزدیکی جغرافیایی، شباهتهای فرهنگی و ظرفیتهای بینظیر بخشهای ممبی و سرآسیاب، پیشنهاد میگردد که این دو بخش به عنوان «خواهرخوانده» یکدیگر معرفی شوند. این اقدام نه تنها نمادی از اتحاد و همبستگی میان مردمان با پیشینهها و قومیتهای گوناگون خواهد بود، بلکه بستری مناسب برای توسعه مشترک، تبادل تجربیات و بهبود کیفیت زندگی در هر دو بخش فراهم خواهد کرد.
امید است شهرداران و بخشداران محترم با مدیریت هماهنگ، برنامهریزی هدفمند و همکاری مستمر، فرصت طلایی ایجاد شده را به بهترین نحو به کار گرفته و زمینههای همافزایی ظرفیتها و توانمندیهای شهرستان را بیش از پیش تقویت نمایند.
اینجانب آمادگی کامل دارم تا در هر مرحله از این مسیر، با همفکری و همکاری، در خدمت توسعه پایدار و رفاه مردم شریف ممبی و سرآسیاب باشم.
با امید به همدلی و همکاریهای سازنده و پایدار،
ارادتمند شما
حسین جعفری نیکو
تاریخ: مرداد ماه 1404
انتخاب افراد بیلیاقت در جایگاههای کلیدی، باعث کاهش کیفیت مدیریت، افزایش فساد و کاهش اعتماد عمومی میشود. غلبه روابط بر شایستهسالاری، نخبگان را ناامید کرده و آینده جامعه را به خطر میاندازد. اصلاح ساختارها و شفافسازی فرآیندها برای بازگرداندن عدالت و کارآمدی ضروری است.