یکی دیگر از رذایل سخن، چاپلوسی و تملق است

چاپلوسی یکی دیگر از رذایل سخن، چاپلوسی و تملق است. چاپلوسی در این است که کسی به ظاهر روی خوش به انسان نشان میدهد و در مقام سخن همواره از خوبیها و جنبههای مثبت فرد حرف میزند، که هدف رسیدن به موقعیتی نزد فرد دیگر است. فرد چاپلوس نیت خیری ندارد و چه بسا زمانی از در دشمنی با ما، درآید[۳۰]. براساس روایات اسلامی تذکر معایب را هدیهای میدانند که برادر به برادر خود میدهد. همچنانکه مؤمن را آینه مؤمن میشمارند؛
چاپلوسی
یکی دیگر از رذایل سخن، چاپلوسی و تملق است. چاپلوسی در این است که کسی به ظاهر روی خوش به انسان نشان میدهد و در مقام سخن همواره از خوبیها و جنبههای مثبت فرد حرف میزند، که هدف رسیدن به موقعیتی نزد فرد دیگر است. فرد چاپلوس نیت خیری ندارد و چه بسا زمانی از در دشمنی با ما، درآید[۳۰].
براساس روایات اسلامی تذکر معایب را هدیهای میدانند که برادر به برادر خود میدهد. همچنانکه مؤمن را آینه مؤمن میشمارند؛ ممکن است تملق و چاپلوسی تذکر معایب و آینه مؤمن بودن را تحت شعاع خود قرار داده و فرد مخاطب را به غرور و نخوت بکشاند و چه بسا به طغیان و عصیان وادارد و فرصت اندیشیدن به او ندهد که به خود بیندیشد.
چاپلوسی و تملق، و حمد و ثناگویی بیش از اندازه زمینه را برای خواری و زبونی فراهم میآورد و اصولاً هر چیزی که موجب خواری و کوچک شدن آدمی و از خود بیخود شدن او و زمینه پذیرش ذلت را فراهم آورد باید طرد گردد حتی امری چون یأس از عنایت خدا و ناامیدی از رحمت او که ما را از آن نهی کردهاند[۳۱].
حضرت علی(ع) تعبیر مصانعه را به کار میبرد. هرچند که معنای سازشکاری، ملاحظهکاری، معاملهگری را شامل میشود ولی مصانعه بیشتر از اینهاست…. احیاناً اصحاب و دوستان حضرت علی(ع) میآمدند و در حضورش او را ستایش میکردند، او را محتشم میشمردند، با القاب و عناوین یاد میکردند و از اینکه اگر نقصی در کارها به نظرشان برسد و ابراز کنند خودداری میکردند علی(ع) به شدت آنها را از این روش نهی میکرد. و این عمل آنها را نوعی مصانعه میخواند و میفرمود: “با من به سبک مصانعه معاشرت نکنید، با من به طرزی که با جباران و ستمگران سخن گفته میشود، یعنی چاپلوسانه، تملقآمیز و مداحانه و در لفافه القاب مطنطن و عناوین مجلل، سخن مگویید. صریح میفرمود که من دوست دارم مردم آنگاه که با من روبرو شوند به جای تعارف و مداحیها، نقصها و عیبهایی که به نظرشان میرسد با کمال صراحت رو در روی من بگویند. رودربایستی در اجرای امر خدا داشتن مصانعه است. ملاحظه دوست، رفیق، فرزند، خویشاوند و مرید را در کارها دخالت دادن، مصانعه است”[۳۲]. امام سجاد(ع) میفرمایند: “بسیاری از مردم از بس خوبیشان و مدحشان را گفتند، فاسد شدند”[۳۳].
بیشتر تملقات برای کسب مادیات و طمع مادی است. همانگونه که امام سجاد(ع) فرمودند: “همه نیکیها را در قطع طمع مشاهده کردم”[۳۴]. اگر انسان از قید مادیات رها شود قطعاً بیمورد، تملق کسی را نخواهد کرد هرچند که بنا به فرمایش علی(ع) اگر برای کسب علم و دانش[۳۵] باشد ایرادی ندارد.
سید هاشم رسولی محلاتی مینویسد: “به دست آوردن روزی در این جهان غالباً به تملق و چاپلوسی کردن به درگاه نااهلان بستگی دارد و شخص خردمند حاضر نیست تن به پستی دهد و به درگاه این و آن روی نیاز برد و از دنیاپرستان از خدا بیخبر تملق گوید از اینرو غالباً در سختی و فشار زندگی به سر میبرد و این نابخردان و احمقانند که برای کسب تحصیل مال به هر پستی تن دهند و به تملق هر کس و ناکس حاضر شوند و همین سبب تحصیل مال فراوان گردد…”[۳۶].
امام سجاد(ع) درباره چاپلوسی در دعای چهل و نهم و در عبارت هفتم آن میفرمایند: “و چه بسیار ستمگری که با مکر و فریبهایش به من ستم کرد؛ و دام شکارهایش را برایم برپا نمود؛ و جستجوی مراقبت و نگهبانیاش را بر من گماشت (مراقب بود ببیند چه میکنم و کجا هستم و به کجا میروم)؛ و در کمین من نشست مانند در کمین نشستن درنده و چشم به راه بودنش برای به دست آوردن فرصت و وقت مناسبی برای شکارش درحالیکه خوشرویی و چاپلوسی را برایم آشکار ساخت؛ و با خشم سخت به من مینگریست”[۳۷].
نکته آخر در بحث سخن گفتن که چندین رذایل آن را برشمردیم به یکی از اوصاف مثبت و مهم آنکه “قاطعیت” است اشاره مینماییم. هرچند که قاطعیت به رفتار و عمل آدمی مربوط میشود، لکن یکی از جلوههای مهم آن “قاطعیت در سخن” است. قاطعیت مناسبترین الگوی روابط بین اشخاص از میان پرخاشگری، سلطهگری و کمرویی است. یک برخورد قاطع دارای ویژگیهایی از قبیل برقراری روابط صادقانه، صریح و همراه با احترام متقابل است. تنها قاطعیت میتواند ارتباطات را سازنده کند و روابط و نزاعها را به حالت برد – برد (رضایت طرفین) تبدیل کند[۳۸].
فروتنی مسلمانان در ایجاد یکپارچگی و وحدت بسیار موثر است؛ ولی محبت به یکدیگر، به ویژه نزدیکان، نباید باعث فراموشی و غفلت از فرصتطلبان شود. مؤمنان باید در برابر کفار و دشمنانی که لباس دوست پوشیدهاند، قاطع باشند تا از مهربانی آنان سوءاستفاده نشود. به نظر میرسد که صفت قاطعیت برای مدیر و حاکم جامعه اسلامی از ارزش و مقام خاصی برخوردار است.
حاکم و مدیر باید در تصمیمگیریها با قاطعیت عمل کند و مخالفت افراد با او، خیرخواهانه یا مغرضانه، نباید سبب تغییر در تصمیمی شود که با دقت گرفته است… ایجاد امنیت در جامعه یکی از جلوههای قاطعیت حاکمان است و این امر با مجازات به موقع مجرمان و اجرای حدود الهی در جامعه ایجاد میشود. حاکم موفق کسی است که در راه ایجاد امنیت، به خود تردید راه ندهد و از تمام امکانات ملی برای تحقق این امر استفاده کند[۳۹].[۴۰]
منابع
برچسب ها :عصر زنگی.چاپلوسی.سخن چینی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0