تاریخ انتشار : یکشنبه 4 می 2025 - 16:46
کد خبر : 2326

در اين نوشته سعي بر اين است كه با بياني ساده، روان و آوردن مثالهايي ملموس و محسوس به بحث از ضرورت خودشناسي بپردازيم. بديهي است كه انسان تا ارزش و اهميت و نيز ضرورت چيزي را نداند، ميل و رغبتي براي رسيدن به آن نخواهد داشت. و در نتيجه هيچ گونه تلاشي براي به دست آوردن آن نخواهد كرد و در راه رسيدن به آن نيز صبر و پايداري نخواهد داشت.

ضرورت خودشناسی

ضرورت خودشناسی

انسان در هر كاري به آگاهي از ابعاد گوناگون آن كار، منافع و يا خطرات آن و شيوه ي درست انجام آن كار نياز دارد. هم چنين در برخورد با هر چيزي به شناخت دقيق از ابعاد و زواياي وجودي آن چيز و كيفيت صحيح برخورد با آن چيز نياز دارد. مثال ۱. وقتي به نمايشگاه

انسان در هر كاري به آگاهي از ابعاد گوناگون آن كار، منافع و يا خطرات آن و شيوه ي درست انجام آن كار نياز دارد. هم چنين در برخورد با هر چيزي به شناخت دقيق از ابعاد و زواياي وجودي آن چيز و كيفيت صحيح برخورد با آن چيز نياز دارد.

مثال ۱. وقتي به نمايشگاه گل و گياه مي رويم از چند گل بيشتر خوشمان مي آيد و تصميم مي گيريم آن را براي منزل يا محل كار خود خريداري كنيم. طبيعي است كه هر گلي ساختار وجودي و خصوصيات ويژه اي دارد. بنابراين از فروشنده سؤال مي كنيم كه براي نگهداري آنها چه شرايطي را بايد ايجاد كنيم و چه كارهايي را بايد انجام دهيم. مثلاً در چه نوري و در چه هوايي آنها را نگهداري كنيم. چه مقدار آب و كود به آنها بدهيم، چه آفت هايي آنها را تهديد مي كند. و چگونه با آفت ها مبارزه كنيم و… هم چنين اگر بخواهيم خود مستقيماً به پرورش گل و گياه بپردازيم، صدها ساعت براي يادگيري فنون و روشهاي پرورش گل و گياه صرف مي كنيم. به خصوص كه هر گلي يا گياهي شرايط و خصوصيات ويژه اي دارد، كه با ساير گلها و گياهان فرق مي كند.

مثال۲. اگر به نمايشگاه ماهي هاي تزييني و يا حيوانات دريايي برويم و از چند ماهي يا ديگر موجودات آبي بيشتر خوشمان بيايد و بخواهيم آنها را براي محل كار يا منزل خود خريداري كنيم تا در طول روز از نگاه كردن به آنها لذت ببريم و يا تصميم به پرورش ماهي و ساير موجودات دريايي بگيريم، دقيقاً همان سؤالات و رفتاري را خواهيم كرد كه درباره ي گل و گياه كرده ايم.

مثال ۳. اگر به هنري از قبيل خطاطي، نقاشي، موسيقي،گل سازي،خياطي،سرمه دوزي،مرواريد بافي و… علاقمند باشيم صدها ساعت براي يادگيري آنها وقت صرف مي كنيم و هرگز توقع نداريم بدون آموزش لازم بتوانيم از عهده ي انجام صحيح و دلخواه آن برآييم.

هم چنين اگر به فن و حرفه اي مثل برق و الكترونيك،كار كردن با رايانه و يا يك نرم افزار،آشپزي،رانندگي،تايپ، حسابداري، امور ساختمان و… نيازمند و يا علاقمند باشيم صدها ساعت براي آموزش آنها و نيز صدها ساعت براي تمرين و كسب مهارت وقت صرف مي كنيم و اگر لازم باشد با تحمل سختي هاي فراوان و صرف هزينه هاي كمرشكن خود را به دانشگاه مي رسانيم و در رشته ي تخصصي مورد علاقه يا نياز خود به تحصيل و كسب مهارت هاي لازم مي پردازيم.

پس ما به طوري فطري و به حكم عقل در برخورد با هر چيز و يا هر كاري ابتدا به كسب آگاهي و جمع آوري اطلاعات مي پردازيم.

حضرت علي عليه السلام درباره ي اين اصل مهم و اساسي چنين مي فرمايند:

«ما مِن حَرَكة اِلا وَ اَنتَ مُحتاجٌ فيها اِلي مَعرفَة:هيچ حركتي نيست مگر اين كه تو در انجام آن به شناخت نياز داري.» (تحف العقول،ص۱۱۹)

فرق علم و معرفت

اگر دقت كرده باشيد حضرت علي عليه السلام در اين فرمايش به جاي كلمه ي علم كلمه ي «معرفت» را به كار برده اند و فرمودند هر كاري و هر حركتي نيازمند به معرفت است. در اينجا لازم است توضيح مختصري در اين باره بدهيم. علم عبارت است از قواعد و قوانين كلي ولي معرفت شناخت جزئي و مشخص است.

در پرورش گل و گياه يا نگهداري آنها، و نيز پرورش حيوانات و نگهداري آنها يك دسته قواعد و اطلاعات كلي وجود دارد كه شمال همه ي انواع گل يا گياهان و نيز حيوانات مي شود. اما هر گل و گياه و يا هر حيواني ويژگي هايي دارد كه او را از ساير امثال خود جدا مي كند كه بايد براي برخود با آنها و يا نگهداري و پرورش آنها مورد توجه قرار گيرند. مثلاً گل لاله، اركيده،كاكتوس و… از نظر ميزان نيازمندي به آب ،نور،كود و ساير چيزها با هم فرق دارند و هر يك ويژگي خاصّي دارند، كه اگر پرورش و نگهداري شان به اين ويژگي ها توجه نشود حركت و سرمايه گذاري ما با شكست مواجه خواهد شد.

دانستني هاي كلي درباره ي گل و گياه علم است، و شناخت ويژگي هر گل يا گياه معرفت است. پس ما در علم با مفاهيم و قواعد كلي رو به رو هستيم و در معرفت با شخص و مصداق سر و كار داريم. شناخت خصوصيات روحي و رواني زنان و مردان در روابط زناشويي علم است و شناخت خصوصيات روحي و رواني همسر معرفت است.

بنابراين معناي اين فرمايش حضرت علي عليه السلام چنين مي شود كه هر حركت و كاري ويژگي هاي خاص خود را دارد كه در انجام آن به شناخت آن ويژگي ها نيازمنديم. اين كه بدانيم هر گلي نياز به آب و هوا و نور دارد، علم است و اين كه هر گلي به چه ميزان آب و هوا،نور و… نياز دارد،معرفت است.

اصل دوم:«خطر عمل بدون شناخت»

انجام كار بدون شناخت خطرساز و مشكل آفرين است.انجام هر كاري بدون شناخت موجب مي شود كه نه تنها به نتيجه ي دلخواه نرسيم بلكه از هدف هم دورتر شويم.

مثال ۱. اگر دوست مهربان و مورد اعتمادي كه تخصص وي در ساختمان است به ما پيشنهاد سرمايه گذاري در كار پرورش ماهي يا صادرات گل و گياه بدهد، حتي اگر سرمايه كافي براي چنين كاري داشته باشيم، نخواهيم پذيرفت؛ زيرا مي دانيم كه او تخصص كافي براي چنين كاري ندارد و تنها در صورتي مي پذيريم كه در جمع سرمايه گذاران شخص يا اشاخصي داراي تخصص لازم در اين رشته ها حضور داشته باشند. چون خوب مي دانيم كه بدون تخصص هر گونه سرمايه گذاري محكوم به شكست و خُسران است.

مثال۲. اگر دوست مهربان ما متخصص قلب و عروق باشد. آيا حاضريم كه خود يا فرزندمان را براي عمل به چشم او بسپاريم؟ به طور يقين چنين كاري نمي كنيم؛ زيرا نتيجه ي اين كار جز كوري، چيز ديگري نخواهد بود.

مثال ۳. آيا وقتي به آرايش سر و صورت نياز داريم، خود را به غير آرايشگر ماهر مي سپاريم؟

مثال۴. آيا پارچه اي را كه براي لباس مناسب است به دست غير خياط مي سپاريم؟

مثال۵. آيا هنگام مسافرت به كسي غير از راننده، خلبان يا ناخداي ماهر اعتماد مي كنيم؟

مثال ۶. آيا براي ساخت خانه، زمينمان را به غير از مهندس ساختمان يا معمار ماهر مي سپاريم؟

شايد خواننده ي محترم با تعجب بگويد اين مثال ها خيلي بديهي و ساده است، ما هم بداهت و سادگي اين مثال ها را قبول داريم، اما به زودي خواهيم گفت كه همين مسائل بديهي و ساده چطور در زندگي ما مورد غفلت قرار گرفته، به طوري كه اكثر انسان ها با غفلت از اين امور بديهي در تحصيل سعادت براي خود و اطرافيان، شكست خورده اند.

پيامبر اكرم صلي علي محمد و آل محمد درباره ي اصل دوم چنين مي فرمايد:

« مَن عَمِلَ عَلي غير عِلم كانَ ما يُفسِدُهُ مِمّا يُصلِحُ: هر كس بدو آگاهي كاري كند آنچه را تباه مي كند بيش از آن چيزي است كه اصلاح مي كند.»  (اصول كافي، ج۱،ص۴۴)

و امام صادق عليه السلام نيز در اين باره مي فرمايند:

«العامل علي غير بصيرةٍ كَالسّائر علي غير الطريق لا يزيدُهُ سُرعَةَُ السِّيرِ اِلاّ بُعداً: عمل كننده بدون بصيرت مانند كسي است كه به غير مسير درست حركت مي كند و سرعت حركت جز به دور شدن او نمي افزايد.» (اصول كافي، ج۱،ص۴۳)

ادامه دارد …

منبع:سایت هدانا برگرفته از کتاب ضرورت خودشناسی، استاد محمد شجاعی

 

 

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.