🔺شاهنامه، فراخوان به اخلاق و انسانیت است و در پیکره ی حماسه ی ملی، پایه های اخلاق چونان ستون هایی استوار، سقف فرهنگ و هویت ایرانی را بر خود گسترانیده اند.
به نظر می رسد یکی از پر بسامد ترین پیام های اخلاقی# شاهنامه “بی آزاری” است. حتی در بیتی آشکارا فرزانه ی توس می فرماید:
به نیکی گرای و میآزار کس
ره رستگاری همین است و بس
🔺سعدی هم در قصیده ای همین مطلب را به گونه ای دیگر می فرماید که :
این است تربیت، که پریشان مکن دلی
🔺فردوسی بزرگ باور دارد بی آزاری، دعا و آفرین دیگران را در پی دارد و نام نیک :
بی آزاری زیردستان گزین
بیابی ز هر کس به داد، آفرین
بی آزاری و جام می برگزین
که گوید که نفرین به از آفرین؟
🔺فرزانه ی خراسان خردمندانه می فرماید آزار و رنج، موجب بدنامی ست و هر چه کنیم، به سوی خودمان باز می گرددو عذاب وجدان، کم ترین پیامد مردم آزاری ست :
به بد کردن خویش و آزار کس
مجوی ای پسر و درد و تیمار کس
بی آزاری و راستی بایدت
چوخواهی که این خورده، نگزایدت
بی آزاری و مردمی بایدت
گذشته چو خواهی که نگزایدت
🔺فردوسی فرزانه فرهنگ و آیین و انسانیت را در بی آزاری می داند و بی آزاری را همتراز با راستی و سودمندی و خردمندی قرار می دهد و با این صفات همراه می سازد :
بی آزاری و سودمندی گزین
که این ست فرهنگ و آیین و دین
سر مایه ی مرد سنگ و خرد
ز گیتی، بی آزاری اندر خورد
🔺از آن جا که سرچشمه ی تلخی ها به گفته ی #فردوسی بزرگ، بیشی و حرص و آز ست، و در راه آزمندی، آزردن دیگران صورت می گیرد، فرزانه ی خردورز خراسانی تاکید می ورزد که در راه آز و بیشی، قرار نگیریم و درین مسیر، دیگری را هم آزارو رنج ندهیم :
ز بهر درم تا نباشی به درد
بی آزار، بهتر دل راد مرد
میآزار کس را ز بهر درم
مکن تا توانی به کس بر، ستم
میآزار کس را که آزادمرد
سر اندر نیارد به آزار و درد
🔺فردوسی عزیز می فرماید زیان کارترین مرگ، مرگ انسان بی آزار ست:
ز گیتی هر آن کو بی آزار تر
چنان دان که مرگش، زیان کار تر
🔺جالب این جاست که بعدها در عرفان اسلامی تنها گناه نابخشودنی،. مردم آزاری ست. به فرمودهی# حافظ:
مباش در پی آزار و هرچه خواهی، کن
که در طریقت ما غیر ازین گناهی نیست
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0